توضیحات اجمالی بخشها:
پرداختن به مقوله اعتقادات که پايه و اساس دين را تشکيل مي دهد، ضرورتي اجتناب ناپذير است. از ميان اين اصول، توحيد و معرفت نسبت به يگانگي حق تعالي اهميت ويژه اي دارد. تاکنون به صورت ويژه درباره اصول عقايد، نرم افزار دانشنامه اي توليد نشده است. بدين منظور اولين نرم افزار از سلسله نرم افزارهاي تخصصي اعتقادي در دستور کار توليد قرار گرفت. اين نرم افزار در سه بخش عمومي، سطح عموم مردم و دانش آموزان دبيرستاني، بخش تخصصي در سطح دانشجويان دوره کارشناسي و کارشناسي ارشد غير الهيات و طلاب پايه هاي ششم تا دهم حوزه علميه و بخش پژوهش ويژه دانشجويان ارشد الهيات و دکتراي ديگر رشته ها و طلاب سطح سه و چهار حوزه هاي علميه طراحي و آماده شده است. اين مرکز بر آن است با استفاده از يک گروه علمي که متشکل از طلاب ممتاز حوزه علميه قم و اصفهان مي باشند به اين کار ادامه دهد و نرم افزارهاي نبوت، امامت و معاد را به همين صورت توليد کند.
چگونگی وصیت فاطمه به علی
زمان مطالعه: 3 دقیقه در کتاب روضة الواعظین (تألیف فتال نیشابوری) نقل شده: حضرت فاطمه (س) چهل روز در بستر بیماری بود و پس از آن، از دنیا رفت، در آن هنگام که احساس کرد که مرگ نزدیک شده، اُمّاَیْمن و اسماء بنت عمیس و امیر مؤمنان (ع) را طلبید، آنها کنار بسترش حاضر شدند، خطاب به علی (ع) گفت: «ای پسر عمو! خبر
پیشنهاد عباس (عموی پیامبر)
زمان مطالعه: 2 دقیقه شیخ طوسی روایت کرده است: هنگامی که بیماری فاطمه (س) شدّت یافت، عباس (عموی پیامبر) به عنوان عیادت، به خانهی فاطمه (س) آمد به او گفته شد که حال فاطمه (س) بسیار ناگوار است، و هیچکس را به خانهای که در آن بستری است، راه نمیدهند. عباس به خانهی خود مراجعت کرد و برای امیر مؤمنان پیام فرستاد، و به
لحظهی غمانگیز شهادت زهرا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه روایان سنّی و شیعه از «سَلْمی» همسر ابورافع نقل کردهاند که گفت: من در ساعات آخر عمر فاطمه (س) از او پرستاری میکردم، یک روز حال او خوب شد و بیماریش آرام گردید، امیر مؤمنان علی (ع) برای بعضی کارها از خانه بیرون رفت، فاطمه (س) به من فرمود: مقداری آب بیاور تا غسل کنم، و بدنم را شستشو دهم،
گزارش اسماء بنت عمیس از لحظات شهادت زهرا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه اسماء بنت عُمَیْس میگوید: هنگامی که فاطمه (س) به حال احتضار افتاد، به من فرمود: «هنگامی که جبرئیل در ساعت رحلت پیامبر (ص) نزد پیامبر (ص) آمد مقداری کافور از بهشت آورد، پیامبر (ص) آن را سه قسم کرد، یک قسم آن را برای خود برداشت و یک قسم آن را برای علی (ع)، و یک قسم آن را برای
حسن و حسین کنار جنازهی مادر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه سپس اسماء گریبانش را پاره کرد و سراسیمه از خانه بیرون آمد، حسن و حسین (ع) را در بیرون خانه ملاقات کرد. آنها گفتند: مادر کجاست؟ اسماء، سخنی نگفت، آنها به سوی خانه روانه شدند و دیدند که مادرشان رو به قبله دراز کشیده، حسین (ع) مادرش را حرکت داد، ناگهان دریافت که مادرش از دنیا رفته است، به برادرش
گزارش به علی
زمان مطالعه: < 1 دقیقه اسماء به حسن و حسین (ع) فرمود: بروید نزد پدرتان علی (ع)، و وفات مادرتان را به او خبر دهید. حسن و حسین (ع) از خانه بیرون آمدند، در حالی که فریاد میزدند: یا مُحَمَّداه! یا اَحْمَداه! اَلْیَوْمُ جُدِّ دَلَنا مُوْتُکَ اِذْ ماتَتْ اُمُّنا : «آه! ای محمد! ای احمد (ص)! امروز مصیبت فقدان تو برای ما تجدید شد، چرا