توضیحات اجمالی بخشها:
پرداختن به مقوله اعتقادات که پايه و اساس دين را تشکيل مي دهد، ضرورتي اجتناب ناپذير است. از ميان اين اصول، توحيد و معرفت نسبت به يگانگي حق تعالي اهميت ويژه اي دارد. تاکنون به صورت ويژه درباره اصول عقايد، نرم افزار دانشنامه اي توليد نشده است. بدين منظور اولين نرم افزار از سلسله نرم افزارهاي تخصصي اعتقادي در دستور کار توليد قرار گرفت. اين نرم افزار در سه بخش عمومي، سطح عموم مردم و دانش آموزان دبيرستاني، بخش تخصصي در سطح دانشجويان دوره کارشناسي و کارشناسي ارشد غير الهيات و طلاب پايه هاي ششم تا دهم حوزه علميه و بخش پژوهش ويژه دانشجويان ارشد الهيات و دکتراي ديگر رشته ها و طلاب سطح سه و چهار حوزه هاي علميه طراحي و آماده شده است. اين مرکز بر آن است با استفاده از يک گروه علمي که متشکل از طلاب ممتاز حوزه علميه قم و اصفهان مي باشند به اين کار ادامه دهد و نرم افزارهاي نبوت، امامت و معاد را به همين صورت توليد کند.
زهرا و حیدر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حب یاران پیمبر فرض باشد بی خلاف++ لیکن از بهر قرابت هست حیدر مقتدا بود با زهرا و حیدر حجت پیغمبری++ لاجرم بنشاند پیغمبر سزائی با سزا
خاتون محشر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شنیدم ز گفتار کار آگهان++ بزرگان گیتی کهان و مهان که پیغمبر پاک و والا نسب++ محمد سر سروران عرب چنین گفت روزی به اصحاب خود++ به خاصان درگاه و احباب خود که چون روز محشر درآید همی++ خلایق سوی محشر آید همی منادی برآید به هفت آسمان++ که ای اهل محشر کران تا کران زن و مرد چشمان به
خون حسینیان
زمان مطالعه: < 1 دقیقه سبزه فکنده بساط بر طرف آبگیر++ لالهی حقه نمای شعبدهی بوالعجب پیش نسیم ارغوان قرطهی(1) خونین به کف++ خون حسینیان باغ کرده چو زهرا طلب 1) قرطه: پیراهن.
بحر شرف
زمان مطالعه: < 1 دقیقه چون سنین عمر احمد نور دل++ پنج سال افزونتر آمد از چهل فاطمه از امر خلاق ودود++ رو به سوی عالم امکان نمود چونکه گوهر زا شد آن بحر شرف++ فاطمه گردید احمد را خلف طا و ها در نفس خود چون گشت ضرب++ فاطمه شد نوربخش شرق و غرب طاست روح و صاد او را چون جسد++ طا بود
عترت زهرا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه هست به ذات وصفت نهفته و پیدا++ ایزد حی قدیم قادر دانا بار خدائی که بر وجوب وجودش++ سلسلهی ممکنات گشته هم آوا آخر او را ابد ندیده نهایت++ اول او را ازل نیافته مبدا شاهد آثار قدرتش همه گیتی++ حجت اثبات هستیاش همه اشیا کیسهی پر لعل بسته بر کمر کوه++ کاسهی پر دُر نهاده در کف دریا هستی
امالائمه
زمان مطالعه: < 1 دقیقه باغ را داد نوبهار نوا++ بوستان گشت دلکش و زیبا از دم باد و از ترشح ابر++ یافت بستان و باغ برگ و نوا بینوا بود بوستان و چمن++ بی صفا بود گلشن و صحرا از هوای بهار و فیض سحاب++ هم نوا یافت هم گرفت صفا راغ پوشید سبزگون حله++ باغ پوشید سرخگون دیبا شد هوا از لطافت و