زمان مطالعه: < 1 دقیقه چنین گویند کاولاد پیمبر++ بجز شمع نبی زهرای ازهر همه پیش از پدر در خاک رفتند++ همه پاک آمدند و پاک رفتند ز چندان دُر که بود اندر کنارش++ پس از وی ماند زهرا یادگارش هزاران لاله در دار الرساله++ پدید آمد ز اصل آن سلاله نبی را دسته‏ی ریحان باغ، اوست++ شبستان نبوت را چراغ اوست درخت سدره را

زمان مطالعه: < 1 دقیقه باز بر اطراف باغ، در چمن گل عذار++ مجمره پر عود کرد، بوی خوش نوبهار مقنعه بربود باد از سر خاتون گل++ برقع خضرا گشود از رخ گل پرده‏دار سرو سهی ناز کرد، سرکشی آغاز کرد++ سنبل تر باز کرد نافه‏ی مشک تتار بوی بنفشه به باغ کرده معطر دماغ++ لاله چو زرین چراغ در دل شبهای تار یا قلم

زمان مطالعه: 5 دقیقه باز بر اطراف باغ از چمن گل عذار++ مجمره پر عود کرد بوی خوش نوبهار مقنعه بربود باد از سر خاتون گل++ برقع خضرا گشود از رخ گل پرده‏دار سرو سهی ناز کرد سرکشی آغاز کرد++ سنبل تر باز کرد نافه‏ی مشک تتار گل چه رخ نیکوان تازه و نر و جوان++ مرغ بزاری نوان بر طرف مرغزار ناله کنان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه نشوی غافل از بنی‏هاشم++ وز یدالله فوق ایدیهم داد حق شیر این جهان همه را++ جز فطامش(1) نداد فاطمه را 1) فطام: بازگرفتن کودک از شیر است، و درباره‏ی حضرت فاطمه گفته‏اند: «فطمت من الشر» یعنی او از بدی و شر بازگرفته شده است.

زمان مطالعه: < 1 دقیقه آل‏یاسین بداده یکسر جان++ عاجز و خوار و بی کس و عطشان کرده آل‏زیاد و شمر لعین++ ابتدای چنین تبه در دین مصطفی جامه جمله بدریده++ علی از دیده خون بباریده فاطمه روی را خراشیده++ خون بباریده بی حد از دیده

زمان مطالعه: < 1 دقیقه زهرا و مصطفی و علی سوخته ز درد++ ماتم سرای ساخته بر سدره منتها در پیش مصطفی شده زهرای تنگدل++ گریان که چیست درد حسین مرا دوا ایشان در این، که کرد حسین علی سلام++ جدش جواب داد و پدر گفت مرحبا زهرا ز جای جست و به رویش در اوفتاد++ گفت ای عزیز ما، تو کجائی و ما کجا