در تحلیل سیر ارتجاعی مردم پس از رسول خدا (ص)، و زنده شدن دوباره ارزشهای جاهلی، و مطرح شدن ظلمها و ستمکاریها، و انزوا و سکوت و ناامیدی مردم، شناخت روحیّات مردم و روانشناسی اجتماعی تظاهر کنندگان به اسلام ضروری است.
باید دید چه کسانی در انقلاب اسلامی ضربه خوردهاند؟
و حکومت و قدرتطلبی کدام جناح سیاسی به خطر افتاد؟
و علل و عوامل حسادتها، کینهتوزیها، انتقامجوئیها، کدامند؟
پس از ظهور اسلام و شکست دشمنان دین، و استقرار حکومت قرآن، حوادث مهمی در جامعه آن روز عربستان تحقّق یافته است:
حکومت مستبدّانه سران بنیامیه از بین رفت.
یهودیان منتظر فرصت، شکست خورده، تار و مار شدند.
بردهداران بزرگ منافعشان در خطر جدّی قرار گرفت.
زمینهای زمیخواران، مصادره و تقسیم گردید.
شجاعان و زورمندان عرب در برابر شجاعت و ایثارگری امام علی (ع) مغلوب گردیدند، به خاک افتادند. که خود فرمود.
اَنَا وَضَعْتُ فِی الصِّغَرِ بَکلاکِلِ الْعَرَبِ، وَ کَسَرْتُ نَواجِمَ قُروُنِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ «من در دوران نوجوانی بزرگان و شجاعات عرب را به خاک افکندم و شاخههای بلند درخت قبیله «رَبیعه» و «مُضَر» را در هم شکستم)(1)
و در نامهای به معاویه نوشتند:
وَ قَدْ دَعَوتَ اِلَی الحَربِ… فَاَنَا أبُوحَسَنٍ قاتِلُ جَدِّکَ وَ أخِیکَ وَ خالِکَ شَدْخاً یَومَ بَدْرٍ وَ ذلِکَ السّیْفُ مَعی، وَ بِذلک الْقَلْبُ ألقی عَدوّی(2)
(در نامهات مرا به جنگ دعوت کردهای… من ابوالحسن درهم کوبنده جَدّ و برادر و دائی تو در روز جنگ بَدر میباشم، و همان شمشیر با من است و با همان قلب پرتوان با دشمن روبرو میگردم).
– سران قبائل ظالم و مستبّد، ذلیل و خوار شدند.
– خدایان دروغین آنان با دست علی (ع) شکسته و نابود گردیدند.
– فاسدان و هرزهگردها. شلّاق خوردند.
– قاتلان و متجاوزان به حریم جان و مال و ناموس مردم، اعدام شدند.
– در نتیجه، زمینههای عقدهها، حسادتها، کینهتوزیها فراهم شد.
– آنها که منافعشان در خطر قرار گرفت.
– آنها که زمینهای بزرگشان تقسیم شد.
– حَد خوردها و مجازات شدگان باند فساد و فحشاء.
– محروم ماندگان از رفاه و آسایش و لذّتجوئیها.
– خانوادههای کشته شدگان در جنگ.
– وابستگان و نزدیکان اعدامیها.
(مانند عثمان که عموی واجِبُ القَتل او را از خانهاش بیرون کشیده و اعدام کردند).
– قدرتطلبانی که بر قبیله خود حاکمیت طاغوتی داشتند و هماکنون دستشان کوتاه شد.
اینها و دیگر گروههای ناراضی و ضد انقلاب، منتظر فرست بودند تا انتقام بگیرند، و با بیصبری برای وفات رسول خدا دقیقه شماری میکردند با اینکه تلاش فراوان کردند تا عقدههای دل را نگشایند امّا با مطرح شدن دوباره علی (ع) و حکومت اهلبیت (ع)، نتوانستند تحمل نمایند و در حضور پیامبر (ص) تهاجم را آغاز کردند که:
«احتیاجی به قلم و دوات و نوشتن وصیتنامه مجدّد نیست».
و شعار دادند «حَسْبُنا کِتابَ اللّه»(3)
هنوز جنازه پیامبر (ص) بر زمین مانده بود که با شتابزدگی، سقیفه آنچنانی را با رأی تعداد اندکی از طرفداران، سازماندهی کردند، و سپس با کودتای نظامی، همه عقدهها را گشودند.
آتش زدن خانه علی (ع) و فاطمه (علیهاالسلام)، نوعی عقدهزدائی، انتقامگیری، و سیلی زدن حضرت زهرا (علیهاالسلام) نوعی محک سیاسی بود که میخواستند عکسالعمل آن را بدانند.
دستی که از حکومت مستبدّانه بر قبیلهاش. با ظهور اسلام و رهنمودهای پدر فاطمه (علیهاالسلام) کوتاه شد و منافعش سالها در خطر بود، هماکنون سیلی بر صورت یگانه دخت پیامبر مینوازد و همه عقدهها را یکجا و رسوا تخلیه میکند.
انتقامجوئی و عقدهزدائی را در همه حوادث پس از پیامبر میتوان دید از یورش ابوسفیان تا فرمان تهاجم ابوبکر (به خانه علی (ع)).
از شبیخون خالد تا آتش زدن درب خانه فاطمه (علیهاالسلام).
از شمشیر منافق نفوذی تا توطئه یهودیان خیبر.
از جگر به دندان گرفتن هنده در اُحُد، تا تیرباران جنازه امام مجتبی به فرمان عائشه.
از اوّلین سیلی عمر، تا قتل و غارت کربلا.
از آغازین اهانت اهل سقیفه، تا آخرین اسارتها.
همه جا دست پنهان انتقام شیطانی به چشم میخورد.
آنها که علی (ع) را نمیخواستند و برای علی (ع) رأی نمیدادند.
از اجرای قانون و شدّت عدالت او گریزان بودند.
از ویژگیها و سلحشوریهای علوی بیمناک و هراسان بودند.
از فضائل معنوی آن حضرت حسادتها و در دل نهفته داشتند.
از پیشروی و مقاومت و شجاعت و دشمن ستیزی امام، عقدهها در دل نهفته، و بغضها در گلو پنهان داشتند که در روز عاشورا در جواب امام
حسین (ع) که پرسید «ما چه گناهی مرکتب شدیم که ریختن خون ما را واجب میشمارید».
پاسخ دادند: بُغْضاً لِأبِیکَ (به خاطر کینههائی که از پدرت علی (ع) در دل داریم).
حضرت زهرا (علیهاالسلام) در تحلیل حوادث ناگوار پس از رسول خدا (ص) و ارزیابی انواع تهاجمات و یورشها به زیان امام علی (ع)، را کینهتوزیها و انتقام گرفتن و فرصتطلبی دشمنان اسلام در جمع زنان مهاجر و انصار مطرح میفرمایند(4)
وَ مَا الّذِی نَقِّمُوا مِنْ اَبِیالْحَسَن؟ نَقِمُوا مِنْهُ وَاللّهِ نَکِیرَ سَیْفِه، وَ قِلّةَ مبالاتِهِ بَحَتّفِهِ، وَ شِدّةَ وَطْاَتِهِ وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فی ذاتِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ.
(چه باعث شد که با کینهتوزی از علی (علیهالسلام) انتقام بگیرند؟ آری او را سرزنش کردند چون شمشیر علی در راه خدا، خویش و بیگانه و شجاع و ترسو نمیشناخت، و چون علی (ع) نسبت به مرگ بیاعتنا بود و نمیترسید.
چون با دشمنان اسلام سخت مبارزه میکرد و فقط در راه خدا غضبناک میشد و این صفات منافقان رفاهزده را خوش نمیآید)(5)
و در مسجد، رو در روی، کینهتوزان منافق فرمود.
ثُمّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلی رَیْثَ اَنْ تَسْکُنَ نَفْرَتُها «سپس آنقدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد».
وَ یَسْلَسَ قِیادُها «و کشیدن افسار آن سهل گردد».
ثُمّ اَخَذْتُم تُورُونَ وَقْدَتَها، وَ تُهَیّجُونَ جَمْرَتَها «پس آتش گیرهها را افروختهتر میکردید و دامن به آتش میزدید تا آتش را شعلهور کنید».
وَ تَسْتَجیبُونَ لِهِتافِ الشّیْطانِ الغَوِیّ «برای اجابت کردن بانگ شیطان گمراه آماده بودید».
وَ اِطْفاءِ اَنوارِ الدّینِ الْجَلِیّ «و برای خاموش نمودن انوار دین روشن خدا».
وَ اِخْمادِ سُنَنِ النّبِیّ الصّفِیّ «و افسرده کردن و ضعیف نمودن سُنن نبیّ برگزیده خدا».
تُسِرُّونَ حَسْواً فِی ارْتِغاءٍ «به بهانه کف گرفتن، شیر را زیر لب پنهان میخورید».
وَ تَمْشُونَ لِأهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِی الْخَمَرِ وَالضّرّاءِ «و برای خانواده و فرزندان او در پشت تپهها و درختان کمین گرفتهاید»(5)
1) نهجالبلاغه المعجم المفهرس خطبه 192/ 115.
2) نهجالبلاغه المعجم المفهرس نامه 10/ 7.
3) اهانت عُمر به پیامبر (ص) و ماجرای قلم و دوات که مانع آوردن و نوشتن وصیت پیامبر شد و شعار داد «حسبنا کتاب اللّه» و گفت: اِنّ النَبّی (ص) غَلَبَه الْوَجَعَ وَ عِنْدَنا کِتابَ اللّه حسبنا در منابع زیر آمده است1. صحیح بخاری ج 1 ص 22: بخاری متوفای 256 هجری2. صحیح بخاری ج 4 ص 85 و 121 بخاری متوفای 256 هجری3. زندگی حضرت محمّد (ص) ج 2 ص 690. محمد حسنین هیکل4. شرح نهجالبلاغه ج 1 ص 182. ابن ابیالحدید متوفای 656 هجری5. الطبقات الکبری ج 2 ص 242: ابن سعد متوفای 230 هجری6. الایضاح ص 186. ط. بیروت: ابن شاذان7. مسند احمد ج 1 ص 90 و 22: احمد بن حنبل متوفای 241 هجری8. تاریخ ابن عساکر ج 6 ص 451: ابن عساکر شافعی متوفای 571 هجری9. السیرة الحلبیّة ج 3 ص 381: حلبی شافعی متوفای 1044 هجری10. صحیح بخاری ج 6 ص 11 و ج 7 ص 156 و ج 9 ص 13711. صحیح مسلم ج 5 ص 75 و ج 2 ص 11 و ج 11 ص 89: مسلم بن حجّاج متوفای 261 هجری12. مسند احمد ج 3 ص 343: احمد بن حنبل متوفای 241 هجری.
4) کینهتوزیها نسبت به امام علی (ع)در سقیفه و ماجرای شگفتانگیز آن، برخی یادی از امام علی (ع) کردند و گفتند که اگر علی (ع) در سقیفه حاضر بود دو نفر بر او اختلاف نمیکردند- تاریخ یعقوبی ج 2 ص 132: احمد بن ابییعقوب متوفای 292 هجری- شرح نهجالبلاغه ج 65 ص 20: ابن ابیالحدید متوفای 656 هجریامّا قریش دل خوشی از امام علی (ع) نداشتند و او را قاتل عزیزان خود «در جنگهای سرنوشتساز مسلمین با کفار و قریش) میدانستند و تلاش میکردند پس از پیامبر (ص) خلافت به علی (ع) منتقل نگردد و جمعی از روی حسادت و خود بزرگ بینی با امام مخالفت میکردند- شرح نهجالبلاغه ج 13 ص 300: ابن ابیالحدید- تاریخ العرب والاسلام ص 89حضرت زهرا (علیهاالسلام) در تحلیل حوادث ناگوار و ارتداد و کینهتوزیهای مردم فرمودوَلکِنّها أحْقادٌ بَدْرِیّةٌ، وَ تَراثٌ اُحُدِیّةٌ، کانَتْ عَلَیْها قُلُوبُ النِّفاقِ مُکتَمِنَةٌ لِامْکانِ الوَشاة، فَلمّا اِسْتَهْدَفَ الأمَرَ اُرْسِلَتْ عَلَیْنا شابِیبَ الاثار(این همه برخوردهای ناروا از کینههای جنگ بَدر و انتقامجوئیهای جنگ اُحُد است که بر دلهای منافقان پنهان شده و جرأت اظهار آن را نداشتند امّا روزی که حکومت را غصب و ما را منزوی نمودند، تمام کینهها و حسادتها را بر ما فروریختند)- بحارالانوار ج 43 ص 156- مناقب ج 2 ص 205: ابن شهر آشوب متوفای 588 هجریو عمر در نامهای به معاویه نوشت: خلافت را در قریش استقرار بخشیدم و علی (ع) را کنار زدم تا انتقام جنگهای صدر اسلام و خونهای ریخته شده به دست علی (ع) را بگیرم- بحارالانوار ج 8 ص 229- 233 کمپانی- فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی ص 557و در تداوم انتقامجوئیها، عبداللّه، پسر عُمر به شام میرود و بوسه بر سر یزید میزند و میگوید الحمدللّه که خارجی را کشتی!!!- بحارالانوار ج 8 ص 229 کمپانی.
5) قسمتهائی از خطبه حضرت زهرا در جمع زنان مهاجر و انصار.