جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تشنگان قدرت و منتظران فرصت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

برخی دیگر از طرفداران نهضت‏ها قدرت‏طلبند.

می‏گویند:

اگر حکومت و قدرت ما تأمین شود در صحنه باقی می‏مانیم.

و اگر بناست از حکومت و قدرت محروم شویم، کناره می‏گیریم.

سکوت می‏کنیم.

و یا مانند طلحه و زبیر با دست خود ارزش‏های انقلاب و اسلام را به آتش می‏کشیم.

این گروه لقمه لذیذی برای دشمنان انقلابند، و هر لحظه در معرض وابستگی و سقوط قرار دارند.

به ظاهر طرفدارند و ادّعای اسلام می‏کنند امّا اگر به حکومت رسیدند مانند «ولید بن عبدالملک» با قرآن خداحافظی می‏نمایند.

و برای رسیدن به حکومت دست به هر کاری می‏زنند.

هوی و هوس.

اغراض سیاسی.

عطش قدرت‏گرائی.

مهلت هرگونه دفاع از اسلام و آرمان توحیدی را از آنها سلب کرده است.

کاری ندارند که اهل‏بیت منزوی شدند.

و دختر رسول خدا بین در و دیوار در کنار فرزند شهیدش یاری می‏طلبد(1)

اگر از آنها کمکی بخواهی می‏گویند. حکومت کدام سامان را می‏بخشی؟

در این گروه عمر سعدها بودند که ادّعای اسلام و قرآن و صحابی رسول خدا بودن داشتند امّا در برابر استانداری و ولایت مُلک ری، زانو می‏زدند و کمر به قتل فرزندان رسول خدا می‏بستند که: (الملک عقیم).

حضرت زهرا (علیهاالسلام) به مردم ساکت می‏فرماید:

چرا سکوت کردید؟

آیامی‏شود باور کرد که در برابر کتاب خدا و آیات روشن آن. راه خدا را نمی‏توانید شناسائی نمائید؟

روشن است که آگاهانه صحنه را خالی گذاشتید و منافع و قدرت‏طلبی خود را اصل قرار داده‏اید.

وَ کِتابُ اللّهِ بَیْنَ اَظْهَرَکُمْ «در حالی که کتاب خدا در میان دست و پای شماست».

اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ «مطالبش هویداست».

وَ اَحْکامُهُ زاهِرَةٌ «و احکامش درخشان است».

وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ «پرچم‏های آن نور چشمان را می‏رباید».

وَ زَواجِرُهُ لائحَةٌ «و زواجر و نواهی آن دمبدم به چشم می‏آید و درخشان است».

وَ اَوامِرُهُ واضِحَةٌ «و اوامرش واضح است».

وَ قَدْ خَلّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُم «ولی آن را پشت سر انداخته‏اید».

أرْغَبَةٌ عَنْهُ تُریدونَ؟ «آیا بی‏رغبتی به آن را می‏طبید».

أمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ «یا حاکمی را به غیر او به حکمیّت می‏طلبید».

بئس لِلظّالمینَ بَدَلاً «بد بدلی است برای ظالمان حکم مخالف قرآن».

وَ مَنْ یَبْتَغ غَیْرَ الاِسْلامِ دیناً فَلَنْ یَقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ «و هر کس غیر از اسلام دینی را طلب کند از او پذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود».

ثُمّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلی رَیْثَ اَنْ تَسْکُنَ نَفْرَتُها «سپس آنقدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد».

وَ یَسْلَسَ قِیادُها «و کشیدن افسار آن سهل گردد».

ثُمّ اَخَذْتُم تُوروُنَ وَقْدَتَها، وَ تُهَیِّجُونَ جَمْرَتَها «پس آتش گیره‏ها را افروخته‏تر می‏کردید و دامن به آتش می‏زدید تا آتش را شعله‏ور کنید».

با توجه به چهار گروه یاد شده، تحلیل حوادث غمبار پس از رسول خدا، به گونه روشنی ممکن و قابل شناساندن است.

اکثر سؤال کنندگان، جامعه رسول خدا (ص) را یک جامعه ایده‏آل بی‏عیب و نقص، و یک مدینه فاضله بهشت‏گونه می‏پندارند و همه اقشار و مردم آن روزگاران را چون اباذر و سلمان و عمّار تصوّر می‏کنند، و سپس با اینگونه از تصوّرات می‏پرسند.

چرا حوادث ناگوار پدید آمد؟

چگونه می‏شود باور کرد که اصحاب و یاران رسول خدا (ص) بر سر اهل‏بیت او آتش و شمشیر ببارند؟.

و حرمت حرم را پاسدار نباشند؟

چهار گروه نامبرده در تمام قبائل و اقشار مدینه از یک اکثریّت قابل توجّهی برخوردار بودند که با سکوت و انزوا و سازش آنان، طرفداران انگشت‏شمار اسلام ناب محمّدی (ص) و یاران صادق و اندک پیامبر گرامی نتوانستند، حرکت مؤثّری را آغاز نمایند.

و در برابر سیل تهاجمات و یورش‏های نظامی و سیاسی مقاومت کنند.

با توجّه به این واقعیت‏هاست که حضرت زهرا (علیهاالسلام) فریاد می‏زند و از سکوت و بی‏تفاوتی اصحاب رسول خدا شکوه‏ها دارد که:

(و تستجیبون لهتاف الشیطان الغویّ)

و بنابر فرموده حضرت اباعبداللّه (ع) «ألا إنّ هؤلاءِ قِد لَزَمُوا طاعَةَ الشّیْطانِ وَ تَرکُوا طاعَةَ الرّحمن (آگاه باشید که این گروه مسلمان نماها به اطاعت از شیطان تن در دادند و پیروی و بندگی خدا را ترک گفته‏اند)(2)

و امام صادق (ع) به این حقیقت تلخ (سیر ارتجاعی مردم مدینه) اشاره می‏فرمایند که:

اِرْتَدَ النّاسَ بَعْدَ النّبِی (ص) إلا ثَلاثَةَ نَفَر، اَلْمِقْداد بن الأسْوَد، وَ أبُوذِر الغِفاری، وَ سَلمانِ فارِسی، ثُمّ اِنّ النّاسَ عَرَفُوا وَ لَحَقُوا بَعد.

«پس از وفات رسول خدا مردم از دین و اسلام دست کشیدند و راه ارتداد و ارتجاع را در پیش گرفتند به جز 3 نفر، مقداد و اباذر و سلمان، تا آنکه مردم بعدها اندک اندک بیدار شدند و به سوی اهل‏بیت (ع) بازگشتند)(3)


1) تشنگان قدرت جنازه پیامبر (ص) را تنها گذاشتندهمه مورخان به این واقعیت تلخ اشاره کردند که سران سقیفه و همراهان کودتاگران، جنازه رسول خدا را ترک کرده در یک جنگ قدرت، به همدیگر هجوم می‏آوردند، در سقیفه جمع شده بودند و در مراسم دفن و کفن رسول خدا شرکت نکردند- کفایة الأثر ص 193- الامامة والسیاسة ص 12: ابن قتیة متوفای 276 هجری.

2) کامل ابن أثیر ج 4 ص 20.

3) کافی، روضه کافی ص 356. و. رجال‏کشی ص 5. و بحارالانوار ج 8 ص 725.