جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ارزیابی مجدد نمونه‏ها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در نهضت تنباکو وقتی مردم به روحانیون پیوستند، و در برابر توپ و رگبارهای ناصرالدین شاهی ایستادند، یک روز (در آن روزگارانی که از وسائل الکترونیک امروز خبری نبود) دست خط و فتوی میرزای شیرازی را در

تهران تا صد هزار نسخه تکثیر نمودند.

مردم کیسه‏ها و بسته‏ها توتون و تنباکو را در جوی آب، در باتلاق‏ها می‏ریختند، و یا در جلوی مغازه‏ها به آتش کشیدند، و به انبارهای تنباکوی شرکت‏های انگلیسی یورش بردند و سرانجام 200 هزار انگلیسی مزدور را از ایران بیرون کردند.

(گرچه متأسّفانه همین عالم پر قدرت، آرام آرام سرد شد و مبارزه را تداوم نبخشید و دوباره مصیبت‏ها آغاز گردید).

در نهضت آیةاللّه کاشانی. روزی که قدرت مردمی به صحنه آمد، و دانشگاه رنگ خون و شهادت گرفت، و حوزه‏های علمیّه بپا خواستند، و روحانیّون مبارز کفن پوشیدند، و گلگون قبا در برابر حکومت شاه ایستادند و همراه با آیةالله کاشانی در حضرت عبدالعظیم (ع) تحصّن کردند، و بازار تهران بسته شد، و مردم با یکپارچگی و وحدت، انقلاب را حمایت کردند.

به پیروزی رسیدند و شاه و ثریا فرار کردند.

و حکومت جدید روی کار آمد.

و نفت ایران ملّی شد.

و آزادیخواهان زمام امور را به دست گرفتند.

اگر عامل مردمی را در صحنه نگه می‏داشتند انقلاب به حرکت تکاملی خود ادامه می‏داد.

در انقلاب اسلامی ایران نیز «عامل مردمی» و قدرت بی‏نظیر آن قابل بررسی است.

اگر تحوّلات سیاسی ایران از سال 42 تا 1357 را به دقت مورد ارزیابی

قرار دهیم و عدم موفقیّت در سال 42 و پیروزی معجزه‏آسای آن رد سال 57 را بررسی کنیم نقش حسّاس عامل مردمی جایگاه اصلی خود را نشان خواهد داد.

در سال 1342 مکتب و ایدئولوژی پرجاذبه تشیع، همراه با رهنمودها و فریادهای افشاگرانه رهبر انقلاب، و همراهی شخصیّت‏ها و روحانیون طرفدار انقلاب، مطرح بود.

چرا به پیروزی نرسیدیم؟

و رهبر انقلاب تبعید شد؟

و در تبعیدگاه ترکیه اجازه پوشیدن لباس مقدّس روحانیّت را نداشت؟ و سپس مظلومانه و غریبانه همراه با آیةالله آقا مصطفی (رحمةالله علیه) در کوچه‏های بغداد به طرف نجف بی‏کس و تنها، سرگردان بودند، و دیناری از پول و وسائل ضروری به همراه نداشتند؟.

و چرا تبلیغات و ارشادات شخصیّت‏ها و روحانیّون در خط امام نتوانست انقلاب را به پیروزی برساند و هر کدام در تبعیدگاهها و زندان‏ها، انواع شکنجه‏ها را تحمّل می‏کردند؟.

چه شد که اما در سال 57 عامل رهبری و دیگر عوامل دست اندرکار انقلاب، آنچنان بالنده و سرفراز طلوع کرده، و یک رژیم چندین هزار ساله را سرنگون و نظام جدیدی را استقرار بخشیدند؟

طبیعی است، عدم موفقیّت در آغازین قدم‏های انقلاب، و پیروزی آن در واپسین روزهای عمر ننگین طاغوت، هر دو به قدرت مؤثر توده‏ها و عامل ارزشمند مردمی مربوط می‏گردد.

در سال 42 همه مردم بیدار نبودند، آگاهی لازم نداشتند، و به صحنه ی

سیاسی کشانده نشدند.

گروهی بی‏خبر.

و گروهی با تبلیغات مسموم رژیم، اغفال شده و با ناباوری به اسلام و انقلاب اسلامی می‏نگریستند.

و بلای بی‏تفاوتی و سکوت همه را تسلیم حکومت طاغوت کرده بود.

چون مردم ایران به انقلاب و ارزش‏های آن رو نکردند، دیدیم که عامل رهبری و مکتب، و دیگر عوامل انقلاب نتوانستند، پیروزی را تحقّق بخشند امّا در سال 57 مرد و زن، پیر و جوان، حوزه و دانشگاه، شهر و روستا و کارگر و کارمند، قدیمی و متجدّد به صحنه آمدند، و حرکت توده‏های خشمگین مردم مسلمان، با شعارهای گرم خداگونه رهبر و روحانیّت گره زده شد، و دیگر عوامل انقلاب با حمایت گسترده و مداوم عامل مردمی، پیوند خورد که آنگاه پیروزی نور بر ظلمت، حق بر باطل تحقق یافت.