اگر نقش عامل رهبری را به درستی ارزیابی کنیم میبینیم که انزوای رهبری، و انکار عامل رهبری معصوم (ع) باعث آن همه تلخیها و رویدادهای ناگوار صدر اسلام گردید که به برخی از آنها اشاره میشود.
1- بیدفاع ماندن اسلام.
2- بیدفاع ماندن قرآن.
3- آغاز سیر ارتجاعی امّت پس از رسول خدا (ص) و انکار حماسه غدیر و امامت امام علی (ع)(1)
4- آغاز انحرافات عقیدتی، سیاسی، نظامی، اخلاقی فقهی در امّت اسلامی.
5- تغییر حکومت الهی به حاکمیّت مستبدّانه بشری.
6- انزوای اهلبیت (ع).
7- بیسرپرست ماندن امّت.
8- پیروزی خط نفاق.
9- به قدرت رسیدن مخالفان اسلام (شکست خوردههای سیاسی و نظامی، خانوادههای حد خورده و اعدامی، سرمایهداران طرد شده).
10- انتقام گرفتن از اسلام و طرفداران واقعی آن (قتل مالک و تبعید اباذر).
11- استقرار حکومت نظامی (که از نظر اسلام و قرآن محکوم است).
12- به کار گرفتن انواع روشهای حرام برای ساکت کردن مردم (تهدید و ترور و زندان، تبعید).
13- ریزش خون اولین شهید از خاندان رسالت (حضرت محسن علیهالسلام).
14- بارش انواع اهانتها و ظلمها به اهلبیت (ع)
15- شکسته شدن حریم حرمت فرزندان رسول خدا (ص)
16- کاشته شدن تخم تفرقه و جدائیها.
17- سکوت و انزوای حزب اللّه و مجاهدان واقعی اسلام.
18- ظهور بدعتها و احکام دروغین به نام اسلام.
19- مسخ ارزشهای اسلامی و زنده شدن دوباره ارزشهای جاهلی.
20- تعطیل شدن حدود الهی.
21- ظهور تفسیرهای دروغین از قرآن.
22- جمعآوری سوزاندن احادیث رسول خدا (ص) با شعار «حسبنا کتاب اللّه» به این بهانه که، رواج احادیث رسول خدا در امّت ایجاد
اختلافات خواهد کرد(2)
23- صدور بخشنامه برای منع نقل حدیث در امت اسلامی(3)
24- تغییر و جعل احکام الهی.
با توجه به آثار شوم رهبری دروغین، و انزوای رهبری معصوم (ع)، حضرت زهرا (علیهاالسلام) در جمع زنان مهاجر و انصار با تأسف و اندوه فراوان میفرماید:
وَیْحَهُم! «وای بر آنان»!
اَنّی زَحْزَحُوها عَنْ رَواسِی الرّسالَة؟ «آنان چگونه خلافت رسول خدا (ص) را از مواضع ثابتهاش دور کردند»؟!
وَ قَواعِدَ النّبُوَةَ وَ الدِّلالَةِ «و اساس نبوت و قواعد آن را دگرگون ساختند».
وَ مَهْبِطَ الرّوح الاَمینِ «و از خانهای که جبرئیل در آن فرود میآمد به خانه دیگری بردند».
وَالطّبین بِاُمورُ الدّنیا وَالاخِرَةِ «و از دست افراد کاروانی که به امور دنیا و آخرت وارد بودند».
اَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسرانُ الْمُبین «بدانید که این زیان بزرگی است».
آنگاه به سرگردانی و انحراف انکارکنندگان خط امامان و معصوم (ع) با تأسف اشاره میفرماید:
لِیْتَ شِعری اِلی اَیِّ سِناد اسْتَندُوا؟ «ای کاش میدانستم به چه پناهگاهی تکیه دادهاند»؟
وَ عَلی اَیّ عِمادٍ اعْتمِدُوا؟ «و کدام ستون را پشتیبان گرفتهاند»؟
وَ بِایّة عُرْوَةٍ تَمَسّکُوا؟ «و به کدامین ریسمان تمسّک جستهاند»؟
وَ عَلی اَیّة ذریّة اَقْدَمُوا وَ اَحْتَنَکُوا؟ «و بر کدام فرزندی پیشقدم شده و استیلا جستهاند»؟
لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئس العَشیر «و عجب سرپرست بد و دوست نابابی انتخاب نمودهاند».
وَ بئسَ لِلظّالِمینَ بَدَلاً «و برای ظالمین چه بدل بدی است».
اِسْتَبْدَلُوا- وَاللّهِ- الذّناباً بِالقَوادِمِ «اینان به جای پرهای بزرگ روی بال، دُم را قرار داده».
وَالعَجُزَ بِالکاهِلِ «و به جای سینه، پشت را برگزیدهاند».
فَرَغْماً لِمُعاطِسِ قَوْمٍ یُحْسَبُونَ اَنّهُم یُحْسِنُون صُنْعاً «ذلیل شد بینی آن قومی (به خاک مالیده شد) که خیال کردند با این اعمال کار خوبی انجام دادهاند».
اَلا اِنّهُمْ هُمُ المُفْسِدُونَ وَلکِن لا یَشعُرُونَ «آگاه باشید آنان فاسداناند ولی نمیدانند»(4)
1) بسیاری از سیرهنویسان در رابطه با حماسه غدیر خم نقل کردند که همراه با دهها هزار زائرین بیتاللّه عمر و ابابکر جلو آمدند و دست علی (ع) را گرفتند و بیعت کردند و گفتند:بَخّ بَخّ لَکَ یا اباالْحَسن، لَقَدْ أصْبَحْتَ مُولایَ وَ مُولی کُلّ مُؤمِن وَ مُؤمِنَة«درود بر تو درود بر تو یا اباالحسن، صبح کردی در حالی که امام من و هر مرد و زن مسلمان با ایمانی»1. تاریخ دمشق ج 2 ص 548 و550: ابن عساکر شافعی متوفای 571 هجری2. المناقب. خوارزمی ص 94: خوارزمی متوفای 993 هجری3. مسند احمد ج 4 ص 281: احمد بن حنبل متوفای 241 هجری4. الفصول المهمّة ص 24: شیخ حر عاملی متوفای 1104 هجری5. الحاوی للفتاوی ج 1 ص 122: سیوطی شافعی متوفای 911 هجری6. ذخائر العقبی ص 67: طبری متوفای 694 هجری7. فضائل الخمسة ج 1 ص 350: آیةالله فیروزآبادی8. فضائل الصحّابة مخطوط: احمد بن شعیب نسائی متوفای 303 هجری9. تاریخ الاسلام ج 2 ص 197: ذهبی متوفای 748 هجری10. علم الکتاب. ص 161: خواجه حنفی:11. درر السمطین زرندی ص 10912. ینابیع المودّة ص 30 و 31 و 249: قندوزی حنفی متوفای 127 هجری13. تفسیر فخر رازی ج 3 ص 63 و ج 12 ص 50: رازی متوفای 319 هجری14. تذکرة الخواص ص 29: ابن الجوزی متوفای 654 هجری15. مشکاة المصابیح ج 3 ص 246:16. عبقات الانوار ج 1 ص 285: سید جزائری17. فرائد السمطین ج 1 ص 77 باب 13: حموینی متوفای 723 هجری18. الغدیر ج 1 ص 272: علامه امینی19. الریاض النضرة ج 2 ص 169: طبری متوفای 694 هجری20. کفایة الطالب ص 28:21. مناقب ابن الجوزی: ابن الجوزی متوفای 751 هجری22. البدایة والنهایة ج 5 ص 212: ابن کثیر متوفای 774 هجری23. کتاب الخطط ص 223. مقریزی:24. بدیع المعانی ص 75:25. کنزالعمال ج 6 ص 397: متقی هندی26. وفاء الوفاء ج 2 ص 173: علی بن احمد سمهودی متوفای 911 هجری27. مناقب ابن المغازلی ص 18 و 24: مغازلی شافعی متوفای 483 هجری28. تاریخ بغداد ج 8 ص 290: خطیب بغدادی متوفای 484 هجری29. شواهد التنزیل ج 1 ص 158: حسکانی حنفی متوفای 504 هجری30. سرّالعالمین ص 21: غزّالی متوفای 505 هجری31. احقاق الحق ج 6 ص 256: قاضی نوراللّه شوشتری متوفای 1019 هجری32. الصواعق المحرقه ص 26/ 42: ابن حجر متوفای 852 هجری33. فیضالغدیر ج 6 ص 218: حاج شیخ عباس قمی34. شرح المواهب ج 7 ص 13: زرقانی مالکی35. فتوحات الاسلامیه ج 2 ص 306.
2) 1. علوم الحدیث و مصطلحه ص 122. فجر الاسلام ص 221.
3) ابابکر دستور میدهد جهت حفظ سلامت قرآن، احادیث جمعآوری شده را بسوزانند و کسی حق نقل حدیث از پیامبر ندارد- علوم الحدیث و مصطلحه ص 30- 21- طبقات الحفاظ ج 1 ص 5- فجر الاسلام ص 209- مقدمه مرآت العقول ج 1 ص 30- تذکرة الحفاظ ج 1 ص 32عُمَر نیز سفارش أکید میکند که برای مردم حدیث نخوانید و برخی از اصحاب رسول خدا (ص) مثل عبدالله بن حذیفه و عبدالله بن مسعود را برای نقل حدیث به مدینه احضار کرده پس از سرزنش زندانی مینماید.- صحیح بخاری ج 1 ص 39- تذکرة الحفاظ ج 1 ص 2- فجر الاسلام ص 210- طبقات الحفاظ ج 1 ص 5- طبقات ابن سعد ج 3 ص 206- طبقات ابن سعد ج 3 ص 206- مقدمه مرآت العقول ج 1 ص 30- فتح الباری. ابن حجر متوفای 852 هجری- تنویر الحوالک سیوطی ص 4 متوفای 911 هجریو عثمان نیز در تداوم سیاست آن دو تن در سخنرانی خود رسماً اعلام میدارد که: هیچکس حق ندارد حدیثی را در عهد ابابکر و عمر شنیده نشده روایت کند.- مقدمه مرآت العقول ج 1 ص 32و این ممنوعیّت تا حکومت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت آنگاه با تلاش فراوان او، دانشمندان اقدام به تهیّه و تدوین احادیث نبوی نمودند.- فجر الاسلام ص 221- علوم الحدیث و مصطلحه ص 37.
4) قسمتهائی از خطبه حضرت زهرا (علیهاالسلام) در جمع زنان مهاجر و انصار که مدارک و اسناد آن به شرح زیر میباشد.1. کتاب معانی الاخبار تالیف شیخ صدوق متوفای 381 هجری2. کتاب احتجاج ج 1 ص 108 تالیف شیخ طبرسی متوفای 588 هجری3. کتاب امالی ج 1 ص 384 تالیف شیخ طوسی متوفای 460 هجری4. کتاب دلائل الامامة ص 39 تالیف محبالدین طبری متوفای 460 هجری5. کتاب بلاغات النساء ص 32 تالیف ابن ابیطاهر متوفای 280 هجری6. کتاب کشفالغمة ج 2 ص 147 تالیف اربلی متوفای 689 هجری7. کتاب شرح نهجالبلاغه ج 16 ص 233 تالیف ابن ابیالحدید متوفای 656 هجری8. کتاب أعلام النساء ج 4 ص 123 تالیف رضا کحّاله9. کتاب بحارالانوار ج 43 ص 161 تالیف علامه مجلسی متوفای 1110 هجری10. بحارالانوار ج 43 ص 185: مرحوم مجلسی11. کتاب السقیفة. احمد بن عبدالعزیز جوهری متوفای 393 هجری12. کتاب عوالم ج 11 ص 239: بحرانی اصفهانی13. احقاق الحق ج 10 ص 306: قاضی نوراللّه شوشتری متوفای 1019 هجری.