پس از استقرار حکومت کودتائی سقیفه، ابوبکر، بر اساس مشورت با صاحب نظران خود، فدک را که رسول خدا صلی الله علیه و آله در دوران زندگانی خود به امر الهی به فاطمه علیهاالسلام بخشیده بود، غصب و کارگران آن حضرت را بیرون کرده و آن مزرعه را در اختیار خود گرفت.
حضرت زهرا علیهاالسلام برای اثبات حقانیت خویش چنین فرمود:
حدیث 142
قالت: اما فدک فان الله عزوجل انزل علی نبیه قرآنا یامر فیه باتیان حقی قال الله تعالی
«فآت ذاالقربی حقه»
فکنت انا و ولدی اقرب الخلائق الی رسول الله صلی الله علیه و آله فنحلنی و ولدی فدکا
فلما تلا علیه جبرئیل علیهالسلام «و المسکین و ابن السبیل». فقال رسول الله صلی الله علیه و آله:
الیتامی: الذین یاتمون بالله و برسوله و بذی القربی
و المساکین: الذین اسکنوا معهم فی الدنیا و الاخرة
و ابن السبیل: الذی یسلک مسلکهم
قال عمر: فاذا الخمس و الفیء کله لکم و لموالیکم؟
فقالت: اما فدک، فاوجبها الله لی و لولدی دون موالینا و شیعتنا
و اما الخمس فقسمه الله لنا و لموالینا و اشیاعنا کما یقرا فی کتاب الله.
قال: فما لسائر المهاجرین و الانصار و التابعین؟
قالت: ان کانوا موالینا و من اشیاعنا فلهم الصدقات التی قسمها الله و اوجبها فی کتابه
فان عز و جل رضی بذلک و رسوله رضی به
قسم علی الموالاة و المتابعة لا علی المعاداة و المخالفة، و من عادانا فقد عادی الله و من خالفنا فقد خالف الله و من خالف الله فقد استوجب من الله العذاب الالیم و العقاب الشدید فی الدنیا و الاخرة
قال: هاتی بینة یا بنت محمد علی ما تدعین.
قالت: قد صدقتم جابر بن عبدالله و جریر بن عبدالله، لم تسالوهما البینة، و بینتی فی کتاب الله
(اما دربارهی فدک، همانا خداوند بزرگ قرآن را بر پیامبرش نازل فرمود، و در آن امر کرد که حق من داده شود.
«آت ذالقربی حقه».
چون من و فرزندانم نزدیکترین مردم به پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم. رسول خدا فدک را به من و فرزندانم اعطا فرمود و آن گاه که حضرت جبرئیل آیهی «درماندگان و مسافران»(1) را بر پیامبر اسلام تلاوت کرد، پدرم فرمود:
«یتیمان و مساکین» کسانی هستند که در سایه سار بارگاه الهی دست بر دامان پیامبر خدا و خاندانش دارند و با فاطمه و فرزندان او زندگی میکنند در دنیا و آخرت، و «ابن السبیل» آنهایند که را اهل بیت علیهمالسلام را میروند)
عمر (با حالت اعتراض) گفت:
پس خمس و غنائم جنگی و اموال عمومی کشور همه مال شما و پیروان شماست؟!
پاسخ داد:
(اما باغهای فدک، خداوند در قرآن (بخشیدن) آن را به من و فرزندانم واجب کرده است، غیر از پیروان و شیعیان ما. اما خمس را خداوند برای ما و عموم پیروان و شیعیان ما تقسیم فرموده است، همان گونه که در قرآن خوانده میشود)
(عمر) دیگر بار پرسید: پس سهم دیگر مهاجرین و انصار و تابعین چیست؟
فاطمه علیهاالسلام توضیح داد:
(آنها اگر پیروان و شیعیان ما باشند، از صدقات مشخص شده در کتاب خدا بهرهمند میباشند. خداوند بزرگ و پیامبرش به این گونه تقسیم اموال عمومی رضایت دادهاند که میزان بهره بردن از اموال عمومی، دوستی و اطاعت از خدا و اهل بیت علیهمالسلام است نه دشمنی و مخالفت، و (آگاه باشید) هر کس با ما دشمنی کند با خدا دشمنی کرده است. هر کس با ما مخالفت کند با خدا مخالفت کرده است و آن کس که با خدا دشمنی و مخالفت کند، عذاب دردناک و مجازات شدید از ناحیهی خداوند در دنیا و آخرت بر او واجب میگردد.)
عمر (خود را به بیراهه زده، پس از شنیدن اینهمه آیات و استدلالهای روشن قرآنی) گفت: ای دختر محمد! برای ادعای خود دلیل و مدرک بیاور!
حضرت فاطمه علیهاالسلام جواب داد:
(شما جابر بن عبدالله و جریر بن عبدالله را قبول دارید و سخن آنان را تصدیق میکنید و از آنها دلیل و مدرک نمیخواهید «هر چه خواستند و گفتند و پذیرفتید و به آنها دادید» (چه شده است که از من دلیل و بینه میطلبید؟) مدرک من در قرآن است.)(2)
1) آیه 177 بقره.
2) بحارالانوار ج 8 ص 105 و مستدرک الوسائل ج 7 ص 291 و کشکول ص 203.