جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

غم بی‏پایان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

ورقة بن عبدالله ازدی از حضرت فضه نقل می‏کند که فاطمه‏ی زهرا علیهاالسلام روزی بر سر قبر پدر اندوهگین نشست، و اینگونه نوحه سر داد:

حدیث 115

1 ان حزنی علیک حزن جدید++

و فؤادی و الله صب عتید

2 کل یوم یزید فیه شجونی++

و اکتئابی علیک لیس یبید

3 جل خطبی فبان عنی عزائی++

فبکائی فی کل وقت جدید

4 ان قلبا علیک یالف صبرا++

او عزاء فاءنه لجلید

1. اندوه من (پیوسته) بر تو تازه است، و قلب من به خدا سوگند عاشقی سرسخت است

2. هر روز حزن و اندوه من (بر پدرم) تازه می‏شود و نیاز من برای تو هرگز از بین نمی‏رود

3. فاجعه‏ی از دست دادنت بسی بزرگ است و سوگواری‏ام آشکار گشته (و تسلی و بردباری از من دور شده) پس گریه‏ام هر دم تازه است

4. دلی که در عزا و مصیبت تو صبور باشد، یا تسلیت پذیرد، همانا بسیار شکیبا و پر طاقت است)(1)


1) بحارالانوار ج 43 ص 176 و کوکب الدری جزء اول ص 240.