جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شکوه‏ها از غروب آفتاب و غربت اسلام

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

فاطمه علیهاالسلام در سوگ آفتاب می‏نالد و غربت اسلام را نیز با تلخی نظاره‏گر است، و خطاب به پدر می‏فرماید:

حدیث 110

قالت:

1 قل صبری و بان عنی غزائی++

بعد فقدی لخاتم الانبیاء

2 عین یا عین اسکبی الدمع سحا++

ویک لا تنجلی بفیض الدماء

3 یا رسول الاله یا خیرة الله++

و کهف الایتام و الضعفاء

4 قد بکتک الجبال و الوحش جمعا++

و الطیر و الارض بعد بکی السماء

5 و بکاک الحجون و الرکن و++

المشعر یا سیدی مع البطحاء

6 و بکاک المحراب و الدرس للقر++

ءآن فی الصبح معلنا و المساء

7 و بکاک الاسلام اذ صار فی++

الناس غریبا من سائر الغرباء

8 لو تری المنبر الذی کنت تعلوه++

علاه الظ لام بعد الضیاء

9 یا الهی عجل وفاتی سریعا++

لقد تنغصت الحیاة یا مولائی

1. صبر و تحمل من کوتاه و عزا و مصیبت من آشکار است، چون خاتم پیامبران را از دست داده‏ام.

2. دیده! ای اشک ببار، وای بر تو اگر سیل اشک را جاری نسازی!

3. ای رسول خدا! ای برگزیده‏ی حضرت حق! ای پناه یتیمان و مستضعفان!

4. کوهها و حیوانات و پرندگان بر تو می‏گریند. زمین هم پس از گریه‏ی آسمان گریست.

5. آقای من! شهر مکه و رکن و مشعر و سرزمین بطحاء اشکها می‏بارند.

6. آسمان و محراب و محل درس قرآن بهنگام صبح و (شام) از فراق تو گریه دارند.

7. و اسلامی که در میان امت تو غریب و تنها مانده است، بر تو می‏گرید.

8. (پدر جان) اگر منبر(ت) را بنگری، خواهی دید که پس از نور و روشنائی، ظلمت و تاریکی بر آن بالا می‏رود.

9. خدایا! مرگ مرا زود مقرر فرما. زیرا زندگی دنیا بر من تیره و تاریک شده است.(1)


1) احقاق الحق ج 19 ص 160 و کتاب عوالم ج 11 ص 487.