آنگاه که سلمان فارسی از یگانه دخت پیامبر خواست تا دست از نفرین و ناله بردارد، و بخانه بازگردد، فرمود:
حدیث 74
قالت: ویلهم یا سلمان! یریدون ان یوتموا ولدی الحسنین فوالله یا سلمان! لا اخلی عن باب المسجد حتی اری ابن عمی سالما بعینی
(وای بر آنان ای سلمان! آنها میخواهند دو فرزند من حسن و حسین علیهماالسلام را یتیم و بیسرپرست نمایند، ای سلمان! سوگند به خدا از درب مسجد مدینه پا بیرون نمیگذارم تا آن که پسر عموی خود را با چشمان خودم، (رها شده) و سالم مشاهده نمایم.)(1)
و پس از لحظاتی چند که در میان سکوت و اندوه و شگفتی حاضران، مهاجمین دست از امام کشیدند و امام علی علیهالسلام تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمده راه خانه را در پیش گرفت، حضرت زهرا علیهاالسلام به شوهر معصوم خود نگریسته و فرمود:
حدیث 75
قالت: روحی لروحک الفداء، و نفسی لنفسک الوقاء یا اباالحسن! ان کنت فی خیر کنت معک و ان کنت فی شر کنت معک
(علی جان، جانم فدای جان تو، و جان و روح من سپر بلاهای جان تو، یا اباالحسن!
همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی بسر میبری با تو خواهم زیست و یا اگر در
سختی و بلاها گرفتار شدی، باز هم با تو خواهم بود.)(2)
1) کتاب عوالم ج 11 ص 406 و اختصاص شیخ مفید ص 181.
2) کوکب الدری ج 1 ص 196: علامه حائری مازندرانی.