ورقة بن عبدالله ازدی از حضرت فضه نقل میکند که:
حضرت زهرا علیهاالسلام پس از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله با بیتابی از منزل بیرون آمد و در حالی که از گریه و درد، حال رفتن نداشت. خود را به قبر پدر رساند و آنگاه که جایگاه اذان و محراب را مشاهده فرمود، فریادی بر آورد و بیهوش نقش زمین شد.
زنان مدینه که وضع را چنان دیدند، به سوی او دویدند و آب بر سر و صورت آن حضرت پاشیدند، تا به هوش آمد. سپس در حالی که به قبر پدر خیره شده بود فرمود:
حدیث 42
قالت: رفعت قوتی و خاننی جلدی و شمت بیعدوی و الکمد قاتلی
یا ابتاه بقیت و الهة وحیدة، و حیرانة فریدة، فقد انخمد صوتی و انقطع ظهری و تنغص عیشی، و تکدر دهری
فما اجد یا ابتاه بعدک انیسا لوحشتی و لا رادا لدمعتی، و لا معینا لضعفی؟
فقد فنی بعدک محکم التنزیل، و مهبط جبرئیل، و محل میکائیل
انقلبت بعدک یا ابتاه الاسباب، و اغلقت دونی الابواب، فانا للدنیا بعدک قالیة،و علیک ما ترددت انفاسی باکیة، لا ینفد شوقی الیک، و لا حزنی علیک و ابتاه، و الباه:
(قوتم رفته و خویشتن داریم را از دست دادهام و دشمنم سرزنش کنندهام شده و حزن و اندوه درونی مرا میکشد.
پدر جان! یکه و تنها باقی مانده و در کار خویش حیران و سرگردانم.
صدایم خفته، و پشتم شکسته، و زندگیم در هم ریخته، و روزگام تیره، شده است.
پدر جان! پس از تو برای وحشتم انیسی نمییابم، و مانعی برای گریهام، و یاوری برای ضعفم پیدا نمیکنم
(آری پدر!) بعد از تو نزول قرآن و محل هبوط جبرئیل و مکان میکائیل از بین رفت
پدر جان! پس از تو روابط انسانها دگرگون شد و درها به روی من بسته گردید
من بعد از تو از دنیا نفرت دارم و تا زمانی که نفسم بر آید بر تو گریه خواهم نمود.
(پدر جان!) شوق من نسبت به تو و حزن من بعد از تو انجامی و پایانی ندارد!
فریاد ای پدر! فریاد ای پروردگار (جهانیان)(1)
1) بحارالانوار ج 43 ص 176 باب 7 و کتاب عوالم ج 11 ص 487 باب 2.