ابوعثمان جاحظ بصری (یکی از اساتید معروف و متفکّر بزرگ اهل تسنّن متوفی حدود (775- 768 ه.ق) طبق نقل سیّد مرتضی علمالهدی، میگوید:
مردم (صحابه) گمان میکنند که دلیل صدق روایت آن دو نفر یعنی ابوبکر و عمر، مبنی بر اینکه پیامبر (ص) فرمود: «ما ارث نمیگذاریم» این است که وقتی آنها این روایت را به پیامبر (ص) نسبت دادند، مسلمانان، انکار نکردند بلکه پذیرفتند.
ولی به این افرادی که چنین گمان میکنند، میگوئیم: اگر انکار نکردن مردم، دلیل صدق روایت آن دو نفر باشد، باید گفت: اعتراض نکردن مردم (صحابه) بر دادخواهی و احتجاج علی و فاطمه (علیهماالسلام) نیز دلیل صدق علی و فاطمه (ع) میباشد، زیرا هیچکس بر آنها ایراد نگرفت و آنها را تکذیب نکرد، با توجّه به اینکه نزاع و گفتگوی فاطمه (س) با ابوبکر بسیار طولانی شد، و دشمنی آنها بمقداری آشکار گردید که فاطمه (س) وصیّت کرد که بعد از وفاتش، ابوبکر بر جنازهاش نماز
نخواند، هنگامی که فاطمه (س) نزد ابوبکر آمد و برای مطالبهی حق خود احتجاج کرد، و به ابوبکر فرمود: «اگر تو بمیری چه کسی از تو ارث میبرد؟»
ابوبکر در جواب گفت: خانواده و فرزندانم.
فاطمه (س) فرمود: چطور شده که ما از پیامبر (ص) ارث نمیبریم، ولی فرزندان تو، از تو ارث میبرند؟!
وقتی که ابوبکر، فاطمه (س) را از میراث پدر منع کرد، و بهانهجوئی نمود، و فاطمه (س) ستم او را مشاهده کرد و پریشانی و بییاوری خود را احسان نمود، به ابوبکر فرمود: سوگند به خدا تو را نفرین میکنم.
ابوبکر گفت: سوگند به خدا من برای تو دعای خیر میکنم.
فاطمه (س) فرمود: سوگند به خدا از این پس هرگز با تو سخن نمیگویم.
ابوبکر گفت: سوگند به خدا هرگز از تو دوری نمیکنم.
اگر ترک اعتراض اصحاب بر ابوبکر، دلیل این باشد که منع ابوبکر از ارث فاطمه (س) صحیح است، بنابراین باید گفت: فاطمه (س) نیز (که کسی بر او اعتراض نکرد) در مطالبهی حق خود، راه صحیح را میپیمود، و کمترین چیزی که در این راستا بر مردم لازم بود این بود که اگر فاطمه (س) ناآگاه است، راه صحیح را به او بشناسانند و اگر فراموش کرده، به او یادآوری نمایند، و اگر (اَلْعَیاذُ باللَّه) هذیان میگوید و یا بیراهه میرود و یا پیوند خویشاوندی را، قطع میکند او را با اعتراض خود، به راه راست بیاورند.
نتیجه اینکه: اگر کسی (فرضاً) بر آن دو نفر اعتراض و انکار نکرد، بر فاطمه (س) نیز هیچکس انکار و اعتراض نکرد، و این مطلب با هم مساوی و معارض بوده و نمیتوان به هیچیک از آن استدلال نمود (دقّت کنید!).
در این صورت به اصل قانون ارث و حکم خدا در مسألهی میراث، مراجعه میکنیم که برای ما و شما همین مراجعه به اصل، بهتر و سزاوارتر است.