ابوبکر به عمر گفت: این گزافهگوئیهای خود را کنار بگذار، سوگند به خدا اگر علی (ع) بخواهد ما را با دست چپ خود میکشد بیآنکه به دست راستش نیاز داشته باشد، و آنچه که باعث موفقیت ما میشود سه عامل است:
1- او تنها است و یار و یاوری ندارد.
2- او مقیّد است که مطابق وصیّت رسول خدا (ص) عمل کند، و نمیخواهد بر خلاف وصیّت او با ما رفتار نماید.
3- هر کدام از قبائل و تیرههای عرب بخاطر کشته شدن بستگانشان بدست او، با او کینه و عداوت دارند، و به طور طبیعی نمیتوانند با او روابط مهرانگیز برقرار سازند.
اگر این امور نبود، امر خلافت برای او قطعی میشد، و مخالفت ما بیاثر بود.
ای پسر خطّاب! خوب دقّت کن که علی پسر ابوطالب، همانگونه که در نامهاش نوشته، دلبستگی به این دنیا ندارد و همانگونه که ما از مرگ، هراسان و گریزان هستیم، او از زندگی دنیا گریزان است و چنین آدمی را از مرگ چه باک؟ (تا آخر…)(1)
1) ترجمه احتجاج طبرسی ج 1 ص 272- 277.