وقتی که خبر فاجعهی قتل مالک بن نُویره به امیر مؤمنان علی (ع) رسید، و از جریان
اسارت زنان حریم او آگاه شد، بسیار اندوهگین و آزرده خاطر گردید و گفت: اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ: «همهی ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازگشت میکنیم».
آنگاه این اشعار را خطاب به خود خواند:
اِصْبِرْ قَلِیلاً فَبَعْدَ الْعُسْرِ تَیْسِیرٌ++
وَکُلُّ اَمْرٍ لَهُ وَقْتٌ وَ تَقْدِیرٌ
وَ لِلْمُهَیمِنِ فِی حالاتِنا نَظَرٌ++
وَ فَوقَ تَدْبِیرِنا لِلَّهِ تَقْدِیرٌ
: «اندکی صبر کن، که بعد از دشواری، آسانی است، و برای هر کاری وقت و اندازهای هست، و خدای قادر و آگاه به حالات ما توجه دارد، و بالاتر از تدبیر ما، تقدیر خدا است».
مؤلف گوید: ماجرای قتل مالک، توسط خالد را، راویان شیعه و سنّی نقل نمودهاند.(1)
(بیتالاحزان ف 14 ب 32 د 24)
1) مانند تاریخ طبری ج 3 ص 241- تاریخ ابناثیر ج 3 ص 149- اسدالغابه ج 4 ص 295- تاریخ ابنعساکر ج 5 ص 105 (شرح در الغدیر ج 7 ص 158 تا 166)- مترجم.