عبداللّه بن عباس و دیگر راویان حکایت کنند:
هنگامی که زمان رحلت یگانه دخت نبوّت، همسر ولایت حضرت فاطمه زهراء علیها السلام نزدیک شد، أسماء بنت عمیس را طلب کرد.
و چون اسماء نزد ایشان حضور یافت، به او فرمود:
ای اسماء! وقت جدائی و فراق من فرا رسیده است، می خواهم بعد از آن که فوت نمودم، جسد مرا به وسیله ای بپوشانی، تا آن که هنگام تشییع جنازه ام و حجم بدنم مورد دید افراد نامحرم قرار نگیرد.
اسماء با شنیدن این کلمات بسیار اندوهگین و محزون گردید.
و چون حضرت زهراء مرضیّه علیها السلام، بر خواسته و پیشنهاد خود اصرار ورزید، اسماء اظهار داشت: ای حبیبه خدا! من در حبشه، تخت هائی را دیده ام که مخصوص حمل و تشییع جنازه زن درست می کرده اند.
حضرت زهراء علیها السلام با شنیدن آن خوشحال شد و تقاضا نمود که تابوتی همانند آن را برایش تهیّه نمایند.
وقتی اسماء آن تابوت را تهیّه کرد و نزد ایشان آورد، حضرت آن
را مشاهده نمود و فرمود:
شما با این تابوت، جسد مرا از دید افراد و نامحرمان مستور و پنهان خواهید داشت، خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(1)
1) إ حقاق الحقّ: ج 25، ص 549، أعیان الشّیعة: ج 1، ص 320 و همین داستان را نیز امام جعفر صادق علیه السلام با اندک تفاوتی بیان فرموده است و در پایان به نقل از قول پدرش حضرت باقر العلوم علیه السلام می افزاید: اوّلین تابوتی که در اسلام برای حمل جنازه ساخته شد، تابوت مادرم، زهراء علیها السلام بود.دعائم الاسلام: ج 1، ص 232 و مستدرک الوسائل: ج 2، ص 316، ح 5.