قاصد نوروز پیغام بهار آورده است++
مژدهی وصل گل از بهر هزار آورده است
باز فروردین که اعجاز مسیحا میکند++
کوه و دشت و باغ را سرسبز بار آورده است
دولت نوروز را نازم که در گلزارها++
گونه گون گلهای بیرون از شمار آورده است
لاله را ساغر اگر از بادهی شبنم پر است++
می کشان را مژدهی دفع خمار آورده است
شاد باش و شاد زی در این بهار بی خزان++
کاین چنین خرم بهاری روزگار آورده است
چشم دل بگشا که دست آفرینش زین بهار++
گلبن توحید، در دامن ببار آورده است
نور یزدان گشت از برج نبوت آشکار++
تا خدیجه دختری رشک بهار آورده است
مادر گیتی به عصمت دختری چون او نزاد++
بحر عفت گوهری تا در کنار آورده است
آفتابی از شبستان رسالت بردمید++
کز فروغش مهر و مه آیینهدار آورده است
جلوهگر شد ذات حق در دیدهی اهل یقین++
چشمهسار دوست دُری شاهوار آورده است
«واجد» از خرم بهار عشق جانم تازه شد++
تا شکوفا لالهی هشت و چهار آورده است