جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عصمت کبری

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آن زُهره‏ای که مهر به نورش منور است++

دُردانه‏ی پیمبر و زهرای اطهر است

بانوی بانوان جهان، سرور زنان++

درج عفاف و عصمت کبرای داور است

او را پدر، رسول خدا صدر کاینات++

او را علی، ولی خداوند، همسر است

فرزند او حسین و ازین حسن تربیت++

شایسته‏ی مقام ربوبی مادر است

او مشرق طلوع دو تابنده آفتاب++

او مطلع ظهور دو رخشنده اختر است

خواندش پدر به ام‏ابیها که نور او++

فیض نخست و صادر اول ز مصدر است

زین روز جمع اهل کسا نام فاطمه++

در گفته‏ی خدای تعالی مکرر است

بر تارک زنان جهان تاج افتخار++

بر گردن عروس فلک عقد گوهر است

عیسی غلام قافله سالار انبیاست++

مریم کنیز فاطمه دخت پیمبر است

با آن جلال و رتبت والا شنیده‏ام++

پهلوی او شکسته به یک ضربت در است

آنهم دری که روح امین اذن می‏گرفت++

والله، جای گفتن الله اکبر است

گویند تهمتی است که ما شیعه می‏زنیم++

پس آتش خیام حسین از چه اخگر است؟

خواهد چو خونبهای جگر گوشه‏های خویش++

فردای حشر، محشر کبرای دیگر است

خون خداست خون حسین عزیز او++

هر قطره خون او زن جهانی فزون‏تر است

با آنکه سید است «ریاضی» به درگهش++

عبد و غلام و بنده و مولا و چاکر است