جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خاتون هفت پرده

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شاه رسل چو فاطمه، گر دختری نداشت++

بی شبهه آسمان حیا اختری نداشت

گر خلقت بتول نمی‏کرد کردگار++

در روزگار شیر خدا همسری نداشت

از این دو گر یکی نه به هستی قدم زدی++

این یک به راستی زنی، آن شوهری نداشت

بی دختر پیمبر ما عرصه‏ی حیا++

مانند امتی است که پیغمبری نداشت

بی دختر پیمبر ما، نو عروس دهر++

خوش دلفریب بود ولی دختری نداشت

خاتون هفت پرده که در هشت باغ خلد++

عصمت هر آنچه گشت چو او خواهری نداشت

الا که آن شفیعه‏ی محشر به راستی++

تاب سخا و فقر علی، دیگری نداشت

جانها فدای او و دو پور گرامیش++

و آن شوی تا جدار وی و باب نامیش

ای بانوی حریم شهنشاه لا فتی++

ای معجر تو عصمت، و ای حجله‏ات حیا

ای گوشواره‏ی تو دُر اشک بی کسان++

گلگونه‏ی تو خون شهیدان کربلا

ای مریم دو عیسی و چرخ دو آفتاب++

ای معدن دو گوهر و مام دو مقتدا

همخوابه‏ی علی و جگر گوشه‏ی نبی++

مخدومه‏ی خلایق و محبوبه‏ی خدا

کابین تو فرات و عیال تو تشنه لب++

میراث تو فدک، حسین تو بینوا