انسیهی حورا سبب اصل اقامت
اصلی که ببالید بدو نخل امامت
نخلی که ز تولید قدش زاد قیامت
گنجینهی عرفان، گهر بحر کرامت
در باغ نبی طوبی افراخته قامت
در ساحت بستان ولی سرو لب جو
مرآت خدا، عالمهی نکتهی توحید
کش خیمهی عصمت زده بر عرصهی تجرید
آن جلوه که بالذات برونست ز تحدید
مولود محمد که بدان نادره تأیید
ذات احدی کرد پدید این سه موالید(1)
زین چار زن حامل و این هفت تن شو(2)
در هر صفتی اعظم اسماء الهی
اندر فلک قدرت نبود چو تو ماهی
عالم همگی بندهی شرمنده، تو شاهی
محتاج تو ایم، از ره الطاف نگاهی
نه غیر تو حصنی، نه ملاذی، نه پناهی
یا فاطمه الزهرا انا بک نشکو(3)
خورشید چو رویت به سما و به سمک نیست
چون روی تو پیداست که خورشید فلک نیست
از عشق تو در سینهی عشاق تو شک نیست
شور لب شیرین تو در کان نمک نیست
ای زادهی انسان که به حسن تو ملک نیست
از عشق تو برپاست به کونین هیاهو
ای ذات خدا را رخ نیکوی تو مرآت
فانی بتو فعل و اثر و وصف، در آن ذات
نفی من درویش بود پیش تو اثبات
بر درگه حق ای تو همین اصل کرامات
حاجات مرا ای تو برآرندهی حاجات
بر گوی که از درد بود حشمت دارو
1) سه موالید: جماد، نبات، حیوان.
2) چهار زن، چهار عنصر: آب و آتش و باد و خاک. و هفت تن شو، هفت ستاره آسمان معروف به آبای علوی.
3) یعنی یا فاطمه به پیشگاه تو شکایت میکنم.