زمان مطالعه: < 1 دقیقه
نور حق در ظلمت شب رفت در خاک ایدریغ++
با دلی از خون لبالب رفت در خاک ایدریغ
طلعت بیت الشرف را زهرهی تابنده بود++
آه کان تابنده کوکب رفت در خاک ایدریغ
آفتاب چرخ عصمت با دلی از غم کباب++
با تنی بی تاب و پر تب رفت در خاک ایدریغ
پیکری آزرده از آزار افعی سیرتان++
چون قمر در برج عقرب رفت در خاک ایدریغ
کعبهی کروبیان و قبلهی روحانیان++
مستجار دین(1) و مذهب رفت در خاک ایدریغ
لیلی حسن قدم با عقل اقدم همقدم++
اولین مجموعهی رب رفت در خاک ایدریغ
حامل انوار و اسرار رسالت آن که بود++
جبرئیلش طفل مکتب رفت در خاک ایدریغ
1) مستجار دین: کسی که دین در پناه اوست.