زمان مطالعه: < 1 دقیقه
سینهای کز معرفت گنجینهی اسرار بود++
کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود
طور سینای تجلی مشعلی از نور شد++
سینهی سینای عصمت مشتعل از نار بود
نالهی زهرا زد اندر خرمن هستی شرر++
گوئی اندر طور غم چون نخل آتش بار بود
آن که کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی++
از کجا پهلوی او را تاب این آزار بود
صورتی نیلی شد از سیلی که چون نیل سیاه++
روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود