جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عترت زهرا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

هست به ذات وصفت نهفته و پیدا++

ایزد حی قدیم قادر دانا

بار خدائی که بر وجوب وجودش++

سلسله‏ی ممکنات گشته هم آوا

آخر او را ابد ندیده نهایت++

اول او را ازل نیافته مبدا

شاهد آثار قدرتش همه گیتی++

حجت اثبات هستی‏اش همه اشیا

کیسه‏ی پر لعل بسته بر کمر کوه++

کاسه‏ی پر دُر نهاده در کف دریا

هستی صرفی، ز چون و چند منزه++

ذات بسیطی، ز کم و کیف مبرا

گل بدر آرد ز خار و نیشکر از خاک++

لاله برآرد ز سنگ و لعل ز خارا

رفت که بر کنه ذات او ببرد پی++

معترف آید به عجز، عقل توانا

بار خدایا ز راه بنده نوازی++

رحمت خود را مکن مضایقه از ما

رفت خطائی ز دست ما اگر امروز++

درگذر از وی به فضل خویش تو فردا

«عبرت» اگر نیک اگر بد است تو دانی++

کاو بود از دوستان عترت زهرا