زمان مطالعه: < 1 دقیقه
عشق حق در هر دلی مأوا گرفت++
کار آن دل در جهان بالا گرفت
آنقدر بالا بگیرد کار عشق++
تا نگنجد در بیان مقدار عشق
هر که اخلص گشت اندر حب حق++
گوی سبقت میبرد از ما سبق
شد هویدا تا وجود فاطمه++
گشت حب حق نمود فاطمه
داشت زهرا حب حق را از نخست++
زین سبب او جز رضای حق نجست
قدر آن بانو به قدر حب اوست++
کاین چنین در قدر شأنش گفتگوست
هست معروف خدا و هم رسول++
حضرت انسیه الحوراء بتول
قدر او معروف نزد حیدر است++
کنز حق را چون که یکتا گوهر است
هم گهر بود و گهر زا، هم صدف++
بحر ایمان یافت از قدرش شرف
گوهر یکتای عصمت اوست، اوست++
مبدا و منشای دولت اوست، اوست
دولتی کز حق عطا شد بر ولی++
گشت از مجرای زهرا منجلی
قدر او را کس نداند جز خدا++
معترف بر قدر او شد مصطفی
او صراط المستقیم است و هدف++
هرچه خواهی گو ز قدرش لاتخف
1) برداشتی و تفسیری از مناقب منسوب به محییالدین ابن عربی.