از شجر مقصود حق باشد ثمر++
گرچه خود اصل است اصل آن شجر
سیر کامل ز ابتدا تا انتها++
هست حد فاصل خلق و خدا
سیر در راه حقیقت داشتن++
کی بود اصل فضیلت داشتن
خود فضیلت اصل دیدار حق است++
جلوهی او چون در اشیا اسبق است
اسبق بالذات ذات باری است++
جلوهی او در مجاری جاری است
طالبی کز ابتدا حق جوی گشت++
او به مقدار یقین ره پوی گشت
این یقین خود اصل راه است ای زکی++
بی یقین بر حق نگردی متکی
گر مزکی گشتی از غیر خدا++
آن زمان یابی به دل خیر خدا
خیر بالذات است رویاند شجر++
هم به خیر خود دهد او را ثمر
آن شجر خیر است اصلش مصطفی++
ثابت است و میوهاش امالهدی
اصل آن ثابت بود در آسمان++
مصطفی شد مظهر آیات آن
مصطفی بود آن شجر، زهرا ثمر++
شد ثمر تفصیل آن والا شجر
هم ثمر بود و ثمرزا فاطمه++
زین سبب گردید والا فاطمه
تا قیامت برقرار است این ثمر++
چون خدا رویاند اصل آن شجر
1) برداشتی و تفسیری از مناقب منسوب به محییالدین ابن عربی.