جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گوشوار عرش

زمان مطالعه: 3 دقیقه

تا نسیم نوبهاری دامن صحرا گرفت++

صحن گیتی را فروغ گل ز سر تا پا گرفت

پهنه‏ی هستی گلستان گشت و دامان چمن++

بس زمرد گون گهر از ابر گوهر زا گرفت

غنچه شد گلشن فریب و لاله شد بستانفروز++

شد نو اگر بلبل از شور و ره آوا گرفت

زردی از رخسار هستی شد رها در نیستی++

چهره‏ی بستان نشان از لاله‏ی حمرا گرفت

فرودین امسال زیباتر شد از پیرار و پار++

پرتو رحمت مگر از عالم بالا گرفت

مژده‏ی میلاد دخت مصطفی را چرخ داد++

کز فروغش جلوه‏ها مهر جهان‏آرا گرفت

آفتابی در زمین تابید کاندر آسمان++

پرتو از فیض وجودش زهره‏ی زهرا گرفت

پرتوی کز جانفزایی جلوه بر هستی فزود++

لولویی کز تابناکی پهنه‏ی دریا گرفت

دختر پاک پیمبر پای در دنیا نهاد++

همسر حیدر به فر مردمی دنیا گرفت

آنکه نامش قدسیان را فیض علمنا فزود(1)++

آنکه نورش عرشیان را بانگ کرمنا(2) گرفت

گوشوار عرش اعظم بود و زیب گوش جان++

جای در دامان پاک سید بطحا گرفت

چون گریبان افق شد سینه‏اش مرآت حق++

همچو موسی روشنی از سینه‏ی سینا گرفت

با کلام ایزدی شد گوش و دستش آشنا++

(آیت الکرسی(3) شنید و عروه الوثقی(4) گرفت)

در دل او چشمه‏ها از زمزم و کوثر گشود++

بر سر او سایه‏ها از سدره و طوبی گرفت

تا بسوزد تن در اندوه و بسازد ملک جان++

صبر ایوب و دم جانبخش از عیسی گرفت

آری آری برتر آمد از زنان روزگار++

حضرت زهرا که نام از علم الاسما(5) گرفت

کشور آزادگی را مولد و منشا نهاد++

شهر بند مردمی را مبدا و مبنا گرفت

مرحبا دلداده‏ای کاندر گلستان حیات++

نکهت از گلدسته‏ی جنت به صد سودا گرفت

حبذا تا بنده‏ای کاندر شبستان وجود++

پرتو از گویای «سبحان الذی اسری» گرفت

منزل آرای کمالی کش کسی همپایه نیست++

آفرینش را به لطف صورت و معنی گرفت

از زن نیکو خصال، احمد بهشتت هدیه کرد++

تا نهال هستی از جانبازی تو پا گرفت

دامنت آرام بخش انبیا و اولیاست++

زان ترا آوازه هم دنیا و هم عقبی گرفت

هرکه زهرا را به گیتی مقتدای خویش ساخت++

بی گمان بیت الامان در جنت المأوا گرفت

عفت و عصمت فروغی از هزاران مهر اوست++

در دل گردون از آن این پاکسیرت جا گرفت

«گلشن» و «مشفق» ستایند از بن دندان ورا++

چونکه گوش جانشان را بانگ یا زهرا گرفت


1) اشارتست به آیه‏ی 65 از سوره کهف که می‏فرماید: «در آن جا بنده‏ای از بندگان ما را که رحمت خویش بر او ارزانی داشته بودیم و خود بدو دانش آموخته بودیم بیافتند».

2) اشاره به آیه‏ی 70 از سوره اسرا: «ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم و بر دریا و خشکی سوار کردیم و از چیزهای خوش و پاکیزه روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خویش برتریشان نهادیم».

3) اشاره به آیه‏ی 255 از سوره بقره که می‏فرماید: «الله خدائی است که هیچ خدائی جز او نیست زنده و پاینده است، نه خواب سبک او را فرامی‏گیرد و نه خواب سنگین از آن اوست هر چه در آسمان‏ها و زمین است، چه کسی جز به اذن او در نزد او شفاعت کند، آنچه را که پیش رو و آن چه را که پشت سرشان است می‏داند و به علم او جز آن چه خود خواهد احاطه نتوانند یافت، کرسی او آسمان‏ها و زمین را در بر دارد نگهداری آنها بر او دشوار نیست، او بلند پایه و بزرگ است».

4) اشارت است به آیه‏ی 256 از سوره بقره: «در دین هیچ اجباری نیست، هدایت از گمراهی مشخص شده است، پس هر کسی که به بت کفر ورزد به خدای ایمان آورد به چنان رشته‏ی استواری چنگ زده که گسستنش نباشد، خدا شنوا و داناست».

5) اشارتست به آیه‏ی 31 از سوره بقره: «و نام‏های چیزها را به آدم بیاموخت سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‏گوئید مرا بنام این چیزها خبر دهید».