جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گفتار مستدل علی به ابوبکر

زمان مطالعه: 3 دقیقه

روز بعد حضرت علی (ع) به مسجد نزد ابوبکر آمد، دید مهاجران و انصار در اطراف ابوبکر حلقه زده‏اند، به ابوبکر فرمود:

چرا فاطمه (س) را از ملک موروثی، که از پدرش به او ارث رسیده، ممنوع نموده‏ای؟ با توجّه به اینکه رسول اکرم (ص) در زمان حیاتش، آن ملک را در اختیار فاطمه (س) گذارده است.

ابوبکر گفت: فدک، فیی‏ء (ملک بدست آمده و واگذاری کفّار) است و به همه‏ی مسلمین تعلّق دارد، اگر فاطمه (س) شاهد بیاورد که رسول خدا (ص) آن را ملک او کرده است، ما هم آن را به او واگذار می‏کنیم، وگرنه او حقّی از آن ندارد.

حضرت علی (ع) فرمود: ای ابوبکر! تو درباره‏ی ما برخلاف حکم خدا در حقّ مسلمانان، حکم می‏کنی.

ابوبکر گفت: چنین نیست.

علی (ع) فرمود: هرگاه ملکی در دست مسلمانی باشد و در اختیار او قرار گرفته باشد، و من ادعا کنم که آن ملک مال من است، از چه کسی بَیِّنه (دو شاهد عادل) می‏طلبی؟

ابوبکر گفت: از تو مطالبه‏ی بیّنه (دو شاهد عادل) می‏کنم.

علی (ع) فرمود: پس چرا از فاطمه (س) در مورد ملکی که در اختیارش قرار گرفته (و صاحب «یَدْ» است مطالبه‏ی بیّنه می‏کنی، با اینکه در زمان رسول خدا (ص) و بعد از او نیز، فدک در تحت اختیار فاطمه (س) بود، و تو از مسلمانان بر اساس قوانین قضاوت در مورد ملکی که در دستشان است، مطالبه‏ی بیّنه (دو شاهد عادل) نمی‏کنی، آنگونه که از من مطالبه‏ی بیّنه کردی، که من ادّعای ملکی که در اختیار دیگری است، نمودم.

ابوبکر در برابر این استدلال، خاموش شد و سخن نگفت:

عمر گفت: ای علی! این سخنان را رها کن، که ما نیروی استدلال در برابر تو را نداریم، اگر گواهان عادل آوردی، قبول می‏کنیم وگرنه فدک مال همه‏ی مسلمین است، و تو و فاطمه (س) بر آن حق ندارید.

علی (ع) بار دیگر خطاب به ابوبکر فرمود: آیا قرآن را خوانده‏ای؟

ابوبکر گفت: آری.

علی (ع) فرمود: به من خبر بده که این آیه (33 سوره‏ی احزاب) در شأن چه کسی نازل شده است.

اِنّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.

: «خداوند فقط می‏خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل‏بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد».

آیا این آیه در حق ما نازل شده یا در حقّ غیر ما؟

ابوبکر گفت: در حقّ شما نازل شده است.

علی (ع) فرمود: اگر (فرضاً) چند شاهد گواهی دهند که فاطمه (س) (اَلْعِیاذُ بِاللَّه) کار بدی کرده است، تو درباره‏ی فاطمه (س) چگونه رفتار می‏کنی؟

ابوبکر گفت: «حد» الهی را بر او جاری می‏سازم، چنانکه بر سایر زنان جاری می‏کنم.

علی (ع) فرمود: در این صورت از کافران خواهی بود.

ابوبکر گفت: چرا؟

علی (ع) به ابوبکر فرمود: زیرا گواهی خدا را در مورد پاکی فاطمه (طبق آیه‏ی فوق) رد کرده‏ای، و گواهی مردم را پذیرفته‏ای، چنانکه حکم خدا و حکم رسول خدا (ص) را رد کرده‏ای، آنجا که رسول خدا (ص) به امر خدا، فدک را برای فاطمه (س) قرار داده، و فاطمه (س) در زمان حیات رسول خدا (ص) آن را تصرّف نموده است، این قرارداد را رد می‏کنی، ولی گواهی یک نفر اعرابی را که بر پاشنه‏ی خود ادرار می‏کند (مانند «اوس بن حدثان» که گواهی داد پیامبر (ص) ارث نمی‏گذارد) را می‏پذیری و بر این اساس، فدک را از فاطمه (س) گرفتی و گفتی فدک فَیْی‏ء همه‏ی مسلمین است، با اینکه رسول خدا (ص) فرمود:

اَلْبِیِّنَةُ عَلی مَنْ اِدَّعی وَ الْیَمِینُ عَلی مَنْ اِدَّعی عَلَیهِ.

: «گواهی آوردن بر کسی است که ادّعا می‏کند (یعنی بر مدّعی است) و سوگند یاد کردن بر کسی است که ادعا بر او می‏شود (یعنی بر منکر است)».

تو قول (و قانون) رسول خدا (ص) را رها کردی (و گواهی را از منکر خواستی نه از مدّعی).

در این هنگام مردم با قیافه‏های خشمگین به همدیگر نگاه می‏کردند و سر و صدا بلند شد، بعضی گفتند: سوگند به خدا علی (ع) راست می‏گوید.

آنگاه علی (ع) به خانه‏ی خود مراجعت نمود.

سپس فاطمه (س) به مسجد آمد و به طواف قبر پیامبر (ص) پرداخت و اشعاری می‏خواند که نخستین شعر آن این است:

قَدْ کانَ بَعْدَکَ اَنْباء وهَنْبَثَةُ++

لَوْ کُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَکْثِرُ الْخَطْبِ.

: «ای پدر! بعد از تو اخبار و آشوبها برخاست که اگر تو بودی و حضور داشتی، اختلاف زیاد نمی‏شد».(1)


1) احتجاج طبرسی ج 1 ص 120 تا 123.