منافقان شکست خورده، و مشرکین تسلیم شده، و آنان که در ظهور اسلام و تداوم حکومت قرآن ناراضی و ناراحت بودند، چارهای جز سکوت
و نقشههای پنهانی نداشتند، به خود جرأت برخورد مستقیم را نمیدادند و در برابر پیروزیهای روزافزون اسلام به خط یأس و ناامیدی کشانده شده و اُفق آینده را تاریک میپنداشتند.
امّا روزی که:
به بهانه اسلام ابابکر: انواع تهاجمات مطرح شد.
و به نام دفاع از خلیفه رسول خدا! به حرمت حریم پیامبر (ص) تاختند.
و با نام استقرار نظم و قانون در مدینه، بر بازوی حضرت زهرا (علیهاالسلام) شلّاق نواختند(1)
عناصر ضد انقلاب امیدوار شدند.
به صحنه آمدند.
کمک کردند.
از پشت خنجر زدند.
آب به آسیاب کودتاگران ریختند و گفتند:
«علی نباشد، هر کس میخواهد حکومت کند».
«اهلبیت (ع) مطرح نشوند ما با هر باند و حکومتی کنار خواهیم آمد».
مخالفان ضربه دیده، به تنهائی نمیتوانستند علیه اسلام و مسلمین برخیزند.
امکانات لازم را برای انتقامگیری نداشتند.
جرأت و جسارت ضربه زدن را در خود نمیدیدند.
از نیروهای مدافع اسلام هراسان بودند.
امّا روزی که شعلههای آتش درب خانه علی (ع) را دیدند.
و سرهای بریده مالک را.
و صورت کبود شده فاطمه را.
و کشتار و غارت دوباره را.
و انزوای پاسداران و مدافعان اسلام و قرآن را.
و یورش کودتاگران و اجتماع منافقان نفوذی را.
دلگرم شدند دست به شمشیر بردند، و انتقام دیرینه را گرفتند و هر چه خواستند کردند(2)
اینجاست که امام علی (ع) در برابر سختیها و انتقامجوئیهای خونین قریش به خدا شکوه میکنند:
اَللّهُمَ اِنّی اَسْتَعدِیکَ عَلَی قُرَیْشٍ وَ مَنْ أعانَهُمْ، فَاِنّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِی، وَ أکْفَؤوا إنائی، وَ أجْمَعُوا عَلی مُنازَعَتی حَقّاً کُنْتُ اَوْلَی بِهِ.
(بار خداوندا من در برابر قریش و همدستان آنان، از تو استمداد میجویم و شکایت میکنم، آنها پیوند خویشاوندی مرا قطع کردند و پیمانه حقّم را واژگونه ساختند و همگی برای مبارزه با من در مورد حقّی که به آن سزاوارترم، اجتماع کردند)(3)
اینجاست که شاعر دلسوخته میگوید:
منافقین که با هم عهد نفاق بستند++
وقت دفاع اسلام در خانهها نشستند
دل از خدا بریدند فرق علی شکستند++
شیرازه جهان را با قتل او گسستند
1) همه مورخان شیعه و سنّی نوشتند که دختر رسول خدا حضرت زهرا (علیهاالسلام) کتک زدند عُمر با ضربات لگد باعث قتل مُحسن شد و قنفذ با ضربات شلّاق بازوی آن معصومه را متورّم نمود1. بحارالانوار ج 53 ص 18 و 192. مرآة العقول ج 5 ص 3203. نوائب الدّهور ص 1944. شرح نهجالبلاغه ج 14 ص 1935. دلائل الامامة ص 456. بیتالاحزان ص 1607. ملتقی البحرین ص 818. الجنّة العاصمة ص 251به مدارک هجوم و آتش زدن درب خانه امام مراجعه کنیدو عمر در نامهای به معاویه از ضرب و شتم فاطمه (علیهاالسلام) یاد میکند! و به آن کتک زدنها افتخار مینماید!!! گویا لشگری را فتح کرده است!!!- بحارالانوار ج 8 ص 229 و 233 کمپانیو شعراء نادانی را اجیر کرده بودند از شجاعت عُمَر در ضرب و شتم یگانه دختر پیامبر (ص) ستایش به عمل آورند، «شاعری چون حافظ ابراهیم و دیوان او ج 1 ص 82آری او که:در روز حادثه و جنگهای سرنوشتساز از میدان میگریختو پس از اسلام آوردن جرأت نداشت از خانه خارج شود تا آنکه عاص بن وائل او را امان داد پس با احتیاط از منزل خارج میشدو در جاهلیّت نیز موقعیّت اجتماعی درستی نداشت1. عقدالفرید ج 1 ص 48: ابن عبدربّه متوفای 328 هجری2. کتاب الثقات ج ص 74 به مدارک فرار از جنگ مراجعه کنید3. صحیح بخاری ج 5 ص 60: بخاری متوفای 256 هجری4. تاریخ ذهبی ج 2 ص 102: ذهبی متوفای 784 هجری- به اسناد و مدارک فرار عمر و ابابکر و عثمان در جنگ اُحد مراجعه کنیدآتش کینه چون زبانه کشیدکار زهرا به تازیانه کشیدآتش خشم خانمان سوزشپای صد شعله را به خانه کشیدسینهاش مخزن گل خون شدبه کجا کار این خزانه کشیدبر رخت ای حقیقت معصومنتوان پرده فسانه کشید«مجاهدی».
2) عُمر، امام علی (ع) را در مسجد تهدید به مرگ کرد (اگر بیعت نکنی به خدا سوگند تو را میکشم)1. الامامة والسیاسة ص 13: ابن قتیبة متوفای 276 هجری2. کفایة الموحّدین ج 2 ص 127.3. کتاب سلیم بن قیس ث 83: متوفای 90 هجری4. الغدیر ج 7 ص 75 و 78: علامه امینی5. شرح نهجالبلاغه ج 1 ص 134 و ج 2 ص 19: ابن ابیالحدید متوفای 656 هجری6. اختصاص 184- 187: شیخ مفید متوفای 413 هجری.
3) نهجالبلاغه معجم المفهرس خطبه 217/ 1.