جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاره کردن سند رد فدک

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در تعقیب روایت فوق که از امام صادق (ع) نقل شده آمده: حضرت علی (ع) به فاطمه (س) فرمود: نزد ابوبکر هنگامی که تنها است برو، چون او نسبت به دیگری نرم‏خوتر است، به او بگو: «تو ادّعای جانشینی پدرم می‏کنی، و به جای او نشسته‏ای، اگر به فرض فدک ملک تو باشد، و من آن را از تو بخواهم، لازم است آن را به من برگردانی.» حضرت زهرا (س) نزد ابوبکر رفت و چنین اظهار داشت، ابوبکر گفت: «راست گفتی» آنگاه کاغذی طلبید، و ردّ

فدک را در آن نوشت. فاطمه (س) قباله‏ی ردّ فدک را به دست گرفت و از نزد ابوبکر خارج شد، در مسیر راه، عمر با او ملاقات کرد و پرسید: آن نامه چیست؟ فاطمه (س) فرمود: «این نامه سند ردّ فدک است که ابوبکر برایم نوشته است.» عمر گفت: «آن را به من بده.» فاطمه (س) امتناع ورزید، عمر عصبانی شده به سینه آن حضرت لگد زد، کودک آن حضرت که به آن حامله بود و نامش را محسن (ع) گذاشته بودند، سقط گردید. سپس عمر آن چنان سیلی به صورت زهرا (س) زد که گویی می‏نگرم که گوشواره‏ی او شکسته شده است. آنگاه نامه‏ی رد فدک را از حضرت زهرا (س) گرفت و پاره نمود، همین حادثه باعث شد که فاطمه (س) بستری گردید و پس از 75 روز به شهادت رسید، هنگام شهادت به علی (ع) چنین وصیت نمود: «از تو به حق رسول خدا (ص) مسئلت می‏نمایم وقتی از دنیا رفتم، آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بر جنازه‏ام حاضر نشوند، و بر جنازه‏ام نماز نخوانند.» علی (ع) فرمود: «به وصیت تو عمل می‏کنم.» وقتی که فاطمه (س) از دنیا رفت، علی (ع) شبانه او را در خانه‏اش به خاک سپرد…

مؤلّف گوید: روایت فوق به نظر من در درجه‏ی اعتبار سایر اخباری که در این مورد نقل شده نیست، ولی چون آن را علّامه‏ی مجلسی در بحارالانوار نقل نموده، ما نیز به او اقتدا کرده و آن را در این کتاب آوردیم…(1)


1) سپس مؤلّف در مورد ابن‏زبیر که در متن عربی روایت فوق آمده شرحی داده که منظور خود زبیر (با حذف ابن) است، و اگر صحیح، ابن‏زبیر باشد، منظور عبداللَّه بن زبیر بن عوام نیست، بلکه عبداللَّه بن زبیر بن عبدالمطلب (پسر عموی پیامبر) است که لزومی در ترجمه آن شرح ندیدم. (مترجم).