یکی از دلائل بر صحّت ادعای کسانی که میگویند مقام امامت مخصوص علی (ع) بعد از پیامبر (ص) است، و حق او را غصب کردند، نامهای است که ابوبکر برای «اُسامة بن زید»، پس از جریان بیعت در سقیفه، نوشت (اسامة بن زید از جانب رسول خدا (ص) فرمانده لشکر شده بود تا به سرزمین شام حرکت کنند و جلو تجاوز دشمن را بگیرند، و پیامبر (ص) فرموده بود هر کس از فرمان اُسامه تخلّف کند مجرم است با توجه به اینکه اُسامه هنگام رحلت پیامبر (ص) و بروز جریان سقیفه، در مدینه نبود بلکه همراه لشکر در سرزمین «جُرفْ» (نزدیک مدینه) بود تا روانهی شام شود).
نامهی ابوبکر به اُسامه، چنین است:
از ابوبکر خلیفه رسول خدا (ص) به اسامة بن زید، امّا بعد: مسلمانان به من پناه آوردند، و مرا برای سرپرستی امر خلافت، انتخاب کردند و مرا رئیس خود بعد از رسول خدا (ص) نمودند (نامه طولانی است تا آنجا که میگوید) وقتی نامهی من به تو رسید و آن را خواندی، تو نیز مانند مسلمانان بیا و با من بیعت کن و به عمر بن خطّاب
اجازه بده که از تحت فرماندهی تو تخلّف کند (و نزد من باشد) زیرا من از او بینیاز نیستم، بلکه به او نیاز دارم و سپس به سوی همان جبهه که رسول خدا (ص) تو را به جانب آن حرکت داده است برو.
وقتی که نامه بن اُسامه رسید و آن را خواند، پاسخ آن را چنین نوشت:
«از اسامة بن زید، بندهی آزاد شدهی رسول خدا (ص) به ابوبکر بن ابیقُحافه، امّا بعد: نامهات به من رسید، ولی آغاز آن با آخر آن متناقض بود، در آغاز نامه نوشتهای که من خلیفهی رسول خدا (ص) هستم سپس چنین ادعا کردهای که مسلمانان در اطراف تو اجتماع کرده و تو را امیر خود نمودهاند، اگر چنین باشد، لازم بود که آنها در مسجد با تو بیعت کنند، نه در سقیفهی بنیساعده.
وانگهی از من تقاضا کردهای که به عمر بن خطاب اجازهی تخلّف از سپاه را بدهم به خاطر اینکه به او نیاز داری، ولی بدان که او پیش خود، بیآنکه من به او اجازه بدهم تخلّف کرد، و برای من روا نیست که به هیچکس اجازهی تخلّف بدهم زیرا رسول خدا (ص) فرمان بسیج و حرکت تحت فرماندهی مرا داده است، و در این جهت فرقی بین تو و عمر نیست که هر دو تخلّف کردهاید، و تخلّف از فرمان رسول خدا (ص) بعد از رحلتش با تخلّف در حال حیاتش فرقی ندارد، و هر دو یکسانند، و تو میدانی که رسول خدا (ص) به تو و عمر فرمان داد که تحت فرماندهی من به سوی جبهه حرکت کنیم، و رأی و فرمان رسول خدا (ص) دربارهی شما از رأی خود شما در مورد خودتان، بهتر و مقدّمتر است، موضعگیری شما بر پیامبر (ص) مخفی نبود، آن حضرت مرا سرپرست شما کرد، ولی شما را سرپرست من نکرد، و مخالفت با پیامبر (ص) نفاق و دوروئی است…».
مؤلّف گوید: ما مشروح نامهی ابوبکر و پاسخ اسامه را بطور مشروح در کتاب «عیونالبلاغه فی انس الحاضر و نقلة المسافر» خاطرنشان ساختهایم، و در اینجا به همین مقدار اکتفا میشود.