جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مظلومیت علی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

محدّث بزرگ ثقةالاسلام کُلَیْنی از سدیر نقل می‏کند که گفت: در محضر امام باقر (ع) بودیم، سخن از جریانات بعد از رحلت رسول خدا (ص) و پریشانی و غربت حضرت علی (ع) به پیش آمد، مردی از حاضران به امام باقر (ع) عرض کرد: «خدا کار تو را سامان دهد، عزّت و شوکت بنی‏هاشم و بسیاری جمعیّت آنها چه شد؟»

امام باقر (ع) فرمود: «از بنی‏هاشم کسی باقی نمانده بود! (شوکت) بنی‏هاشم با بودن جعفر طیّار و حمزه (ع)، موجودیّت داشت، وقتی که جعفر و حمزه درگذشتند (و به شهادت رسیدند) بعد از آنها دو مرد ضعیف و ناتوان و تازه مسلمان عبّاس (عموی پیامبر) و عقیل (برادر علی «ع») باقی ماندند، که از آزاد شدگان (در فتح مکّه) بودند.

اَما وَاللَّهِ لَوْ اَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کانا بِحَضْرَتِهُما، ما وَصَلا اِلی ما وَصَلا اِلَیْهِ، وَ لَوْ کانا شاهِدَیْهُما لَاَتْلَفا نَفْسَیْهُما.

«آگاه باش، سوگند به خدا اگر حمزه و جعفر (ع) زنده و حاضر بودند، آن دو نفر (خلیفه) به آن مقام که رسیدند، نمی‏رسیدند، و اگر حمزه و جعفر (ع) شاهد و ناظر بودند، آن دو نفر جان سالمی از میان بیرون نمی‏بردند و خود را به هلاکت می‏رساندند».

به خاطر همین تنهایی و مظلومیّت است که نقل شده حضرت علی (ع) وقتی که به منبر می‏رفت، همیشه آخرین سخنش قبل از پائین آمدن از منبر، این بود ما زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِیَّهُ «از آن هنگام که خداوند، پیامبرش را قبض روح کرد، همواره و همیشه مظلوم شدم».

مسیب بن نجبه می‏گوید: روزی حضرت علی (ع) خطبه می‏خواند، شخصی فریاد می‏زد: وا مظْلَمَتاهُ! (وای از ظلمی که انجام شده است).

حضرت علی (ع) به او فرمود: نزدیک بیا، او نزدیک آمد، علی (ع) به او فرمود: «به اندازه‏ی ریگهای بیابان و کُرک بدن حیوانات به من ظلم شده است».

عرب دیگری عبور می‏کرد و می‏گفت: ای امیر مؤمنان مظلوم!

حضرت به او فرمود:

وَیْحَکَ وَ اَنَا مَظْلُومٌ ظُلِمْتُ عَدَدَ الْمَدَرِ وَ الْوَبَرِ.

«عزیزم! من آنچنان مورد ظلم واقع شده‏ام، که مقدار آن، به اندازه‏ی ریگهای بیابان و کرکهای حیوانات است».

و ابوذر غفاری، امیر مؤمنان علی (ع) را به عنوان شیخٌ مَظْلُومٌ مُضْطَهَدٌ» (بزرگ ستمدیده و سرکوب شده) می‏خواند.

و از محدّث بزرگ کُلَینی نقل شده که امام نهم حضرت هادی (ع) فرمود: در کنار قبر علی (ع)، آن حضرت را با این عبارت، زیارت کنید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ، اَنْتَ اَوَّلُ مُظْلُومٍ، وَ اَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُهُ، صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ حَتَّی اَتاکَ الْیَقِینُ، فَاَشْهَدُ اَنَّکَ لَقَیْتَ اللَّهَ وَ اَنْتَ شَهِیدٌ، عَذَّبَ اللَّهُ قاتِلَکَ بِاَنْواعِ الْعَذابِ، وَ جَدَّدَ عَلَیْهِ الْعَذابَ.

«سلام بر تو ای ولیّ خدا، تو نخستین ستمدیده، و نخستین کسی هستی، که حق او غصب شد، صبر کردی، و رضای خدا را خواستی، تا هنگامی که مرگ به سراغت آمد، پس گواهی می‏دهم که تو با خدا ملاقات نمودی، در حالی که شهید بودی، خداوند قاتل تو را به انواع عذابها، عذاب کند و عذاب را بر او تجدید نماید».(1)

مؤلّف می‏گوید: این مطالب آهی است سوزان از سینه‏ی پردرد، و اندکی از مصائب جانسوز است که صخره‏های کوه را آب می‏کند.


1) این زیارت به عنوان زیارت مطلقه در مفاتیح‏الجنان ص 636 آمده است.