پس از غروب خورشید، پیامبر (ص) به اُمّسلمه فرمود: فاطمه (س) را به اینجا
بیاور، او فاطمه (س) را نزد پیامبر (ص) آورد، در حالی که دامن خود را در زمین میکشید، و بر اثر نهایت شرم از پیامبر (ص) عرق حیاء از چهرهاش میریخت به طوری که پایش لغزید.
پیامبر (ص) فرمود: «خداوند ترا از لغزش دنیا و آخرت حفظ کند»
وقتی که فاطمه (س) در جلو رسول خدا (ص) ایستاد، حضرت نقاب از روی او برداشت، علی (ع) جمال او را دید، سپس پیامبر (ص) دست فاطمه (س) را گرفت و به دست علی (ع) نهاد و فرمود:
بارکَ اللَّهُ لَکَ فِی اِبْنَةِ رَسُولِاللَّهِ…: «خداوند در مورد دختر رسول خدا (ص) به تو برکت دهد، ای علی، فاطمه همسر نیکی است، و ای فاطمه، علی (ع) همسر نیکی است، به خانهی خود بروید و کاری نکنید تا من نزد شما بیایم».
علی (ع) میگوید: فاطمه (س) را در یک جانب خانه نشاندم، و خودم در جانب دیگر نشستم، هر دو از شدّت شرم، سر به زیر انداخته بودیم.