جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فلسفه‏ی وصیتنامه‏ی سیاسی حضرت زهرا

زمان مطالعه: 2 دقیقه

همه می‏پرسند:

چرا قبر فاطمه علیهاالسلام مخفی است؟

چرا مراسم کفن و دفن آن یگانه دخت پیامبر صلی الله علیه و آله، بگونه‏ای مخفی و پنهان برگزار شده است؟

چرا مراسم تشییع جنازه و نماز بر پیکر کوثر قرآن، بدون اطلاع مردم مدینه، غریبانه برگزار گردید؟

و پاسخ می‏شنوند که: حضرت زهرا علیهاالسلام خود وصیت کرده بود.

می‏پرسیم چرا؟

فلسفه‏ی وصیتنامه‏ی آن بزرگوار چیست؟

برای روشن شدن حقایق تاریخی، و علل و عوامل وصیتنامه‏ی سیاسی، در تداوم خط مبارزه‏ی منفی حضرت زهرا علیهاالسلام، باید متن وصیتنامه را بدقت ارزیابی کرد.

حضرت زهرا علیهاالسلام در کاغذی نوشت که:

حدیث 178

لا تصلی علی امة نقضت عهد الله و عهد ابی رسول الله صلی الله علیه و آله فی امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام و ظلموا لی حقی و اخذوا ارثی و حرقوا صحیفتی التی کتبها لی ابی بملک فدک

و کذبوا شهودی، و هم و الله جبرئیل و میکائیل و امیرالمؤمنین و ام ایمن، وطنت علیهم فی بیوتهم و امیرالمؤمنین یحملنی و معی الحسن و الحسین لیلا و نهارا الی منازلهم، و اذکرهم بالله و رسوله الا تظلمونا و لا تغصبونا حقنا الذی جعله الله لنا،

فیجیبونا لیلا و یقعدون عن نصرتنا نهارا

فجمعوا الحطب الجزل علی بابنا و اتوا بالنار لیحرقوه و یحرقونا… فهذه امة تصلی علی؟!!

(امتی که عهد و پیمان خدا و پیامبرش را در ولایت و رهبری علی علیه‏السلام شکستند و نادیده گرفتند، حق ندارند بر پیکر من نماز بگزارند، آنها که نسبت به حق ما ظلم روا داشتند، و ارث مرا غاصبانه تصرف کردند، و سند مالکیت فدک را که پدرم برایم نوشته بود از دست من ربودند و به آتش کشیدند، آنها که گواهان و شاهدان مرا تکذیب نمودند، «سوگند بخدا که گواهان من حضرت جبرئیل و میکائیل و امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام و ام ایمن بودند»

آنها که در روز یاری و حمایت از ما در خانه‏های خود خزیدند و دست از یاری ما کشیدند امام علی علیه‏السلام مرا همراه با حسن و حسین شب و روز برای بیداری امت غفلت زده بخانه‏های

مهاجر و انصار می‏برد و من آنها را نسبت به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و حقوق الهی هشدار می‏دادم و می‏گفتم:

به ما اهل بیت ظلم روا مدارید، و حق مسلمی را که خدا به ما بخشیده است، غصب نکنید.

در تاریکی شب جواب مساعد می‏دادند که شما را یاری می‏کنیم، اما در روز روشن دست از یاری ما برمی‏داشتند!

تا آن که به خانه ما هجوم آوردند، و با جمع‏آوری هیزم فراوان و آتش زدن آن خواستند، خانه را و ما را که در آن بودیم در آتش بسوزانند.

آیا چنین امتی سزاوار است که بر من نماز بگزارد؟!)(1)


1) ارشاد القلوب ص 263 و بحارالانوار ج 43 ص 204 و علل الشرایع ج 1 ص 176.