حضرت زهرا (علیهاالسلام) در مسجد رسول خدا در آغازین مراحل انحراف امّت اسلامی، با شخصیتهای تطمیع شده و ساکت نگاهداشته سخن میگوید، و مغزهای خفته آنان را به بیداری و قضاوت آگاهانه فرامیخواند و سوابق درخشان گذشتهشان را به رخ میکشد و میفرماید
یا مَعْشَرَ النّقیبَةِ؟ «ای انجمن نُقَباء و بازرسان!».
وَ اَعْضادَ الْمِلّةِ! «ای بازوان ملّت!».
وَ حَضَنَةَ الاِسلامِ! «ای حافظان اسلام!».
ما هذِهِ الغَمیزَةُ فی حَقّی؟! «این ضعف و غفلت در مورد حقّ من از چیست؟».
و در فراز دیگری شخصیّتهای ساکت حاضر در مسجد را با عناوین برجستهای مخاطب قرار میدهند و موقعیّتهای مهم گذشته آنها را برمیشمارد که:
اَنْتُمْ- عِبادُاللّهِ- نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ «شما ای بندگان خدا پرچمداران امر و نهی اوئید».
و حَمَلَهُ دینِهِ وَ وَحْیِهِ «و حاملان دین خدا و وحی او هستید».
وَ اُمَناءُ اللّهِ عَلی اَنْفُسِکُمْ «و امینهای خدائید نسبت به خویشتن».
وَ بُلَغاؤهُ اِلَی الاُمَمِ «و مبلّغان اوئید به سوی امّتها».
(از سخنان و کلمات حضرت زهرا (علیهاالسلام) پیداست که با آدمهای معمولی و تودههای مردم صحبت نمیکند. بلکه بزرگان و شخصیتهای صاحب نفوذ را مخاطب قرار داده میفرماید: چرا راه انحراف را میپیمائید در صورتی رهبر حق و کتاب خدا در میان شماست:)
و آنگاه به ریشههای سکوت و انحراف و بیتفاوتی و ارتجاع فکری آنان اشاره میکند که فرمود:
فَلَمّا اخْتارَ اللّهُ لِنَبِیّهِ (ص) دارَ اَنبِیائهِ «تا آنکه خدا برای پیامبرش خانه انبیاء را برگزید».
وَ مَأوی اَصْفیائِه «و آرامگاه اصفیاء را».
ظَهَرَتْ فیکُمْ حَسْکَةُ النِّفاقِ «خار و خاشاک نفاق در شما ظاهر شد».
وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ «جامه دین کهنه شد».
وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوینَ «سر دسته گمراهان به سخن درآمد».
وَ نَبَغَ خامِلُ الأقَلّینَ «تهیدست گمنامان نابغه شد».
وَ هَدَرَ فَنیقُ الْمُبْطِلینَ «نازپروردگان بیعرضه کبکشان به خواندن آمد».
فَخَطَرَ فی عَرَصاتِکُمْ «در عرصههای خانههایتان به قدم زدن درآمد».
وَ أطْلَعَ الشّیْطانُ رَأسَهُ مِنْ مَعْرَزِهِ «و شیطان سر خویش را از مخفیگاه خود بیرون آورد».
هاتِفاً بِکُمْ «ندایتان درداد».
فَاَلفاکُم لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ «دید که پاسخگوی دعوت او هستید».
وَ لِلْغِرّهِ فیهِ مُلاحِظینَ «و برای ملاحظه عزت فریبنده او آمادهاید».
ثُمّ اسْتَنْهَضَکُم فَوَجَدَکُم خِفافاً «خواست که قیام نمائید و دید که شما راحت و سبک این کار را میکنید».
وَ اَحْمَشَکُم فَألْفاکُمْ غِضاباً «گرم و داغتان کرد و غضبناکتان و دید که آتشینید».
فَوَسَمْتُم غَیْرَ اِبِلِکُم «پس داغ و نشان زدید بر غیر شترتان».
وَ أوْرَدْتُم غَیْرَ شِرْبکُم «و بر آبی که سهم شما نبود وارد شدید».
هذا وَالْعَهْدُ قَریبٌ «در حالی که از عهد و قرار چیزی نگذشته بود».
وَالْکَلْمُ رَحیبٌ «و موضع شکاف زخم هنوز خیلی وسیع بود».
وَالْجُرْحُ لَمّا یَنْدَمِلْ «دهن زخم هنوز به هم نیامده بود».
وَالرّسُولُ لَمّا یُقْبَرْ «و پیغمبر هنوز به قبر سپرده نشده بود».
اِبْتِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ «برای عمل خود بهانه آوردید که از فتنه میترسیدیم».
ألا: فِی الفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ اِنّ جَهَنّمَ لَمُحطیَةٌ بِالْکافِرینَ «ولی به راستی که در فتنه افتادید و راستی که جهنم محیط بر کافران است».
فَهَیْهاتَ مِنْکُم! «خیلی دور بود این پیش افتادگی از شما».
وَ کَیْفَ بِکُمْ؟ «و چطور این کار را کردید؟».
وَ أنّی تُؤفَکُونَ «به کجا روی میآورید».
وَ کِتابُ اللّهِ بَیْنَ اَظْهُرِکُمْ «در حالی که کتاب خدا در میان دست و پای شماست».
اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ «مطالبش هویداست».
وَ اَحْکامُهُ زاهِرَةٌ «و احکامش درخشان است».
وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ «پرچمهای آن نور چشمان را میرباید».
وَ زَواجِرُهُ لائحَةٌ «و زواجر و نواهی آن دمبدم به چشم میآید و درخشان است».
وَ اَوامِرُهُ واضِحَةٌ «و اوامرش واضح است».
وَ قَدْ خَلّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُم «ولی آن را پشت سر انداختهاید».
أرْغبَةً عَنْهُ تُریدُونَ؟ «آیا بیرغبتی به آن را میطلبید»(1)
أمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ «یا حاکمی را به غیر او به حکمیّت میطلبید».
بِئسَ لِلظّالمینَ بَدَلاً «بد بَدَلی است برای ظالمان، حکم مخالف قرآن».
«وَ مَنْ یَبْتَغ غَیْرَ الاِسْلامِ دیناً فَلَنْ یَقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ «و هر کس غیر از اسلام دینی را طلب کن از او نپذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود»(1)
در اینجا دردمندانه خطاب به حضرت زهرا (علیهاالسلام) باید گفت:
قدر تو یا فاطمه نشناختند++
بر حرم حرمت تو تاختند
اهل سقیفه شرر انگیختند++
طرح ستم بهر شما ریختند
1) فرازهای یاد شده از خطبه حضرت زهرا (علیهاالسلام) در مسجد مدینه میباشد».