جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عصمت الله (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ای دختر پاک احمد مرسل++

وی اختر چرخ صادر اول(1)

زهرای بتول لؤلؤ لالا++

مشکوه عقول زهره‏ی زهرا

سر قدری تو ای قضا فرمان++

ممکن ز تو گشته عالم امکان

از مبداء غیب چون عیان گشتی++

از بهر معانیش بیان گشتی

یعنی که صفات حق عیان کردی++

بی گفته به فعل خود بیان کردی

چون نور خدای لایزالستی++

در ملک وجود بی مثالستی

در بیت کمال عصمه اللهی++

با خاک‏نشینی آسمان جاهی

ز آنرو که به ما سوی ولی هستی++

شایسته مرتضی علی هستی

جانی تو به جسم پاک پیغمبر++

ای قوت قلب و قالب حیدر

جانها به فدایت چونکه جانانی++

بخشنده‏ی لؤلؤئی و مرجانی

یا فاطمه فاطر(2) السمواتی++

خود آیت حق و مام آیاتی

نور تو اگر نبود در آدم++

کی بود اثر ز آدم و عالم

جانبخش بجسم کائناستی++

ای سر حیات، خود حیاتستی

روزی که نبود عالم هستی++

با نور خدات بود پیوستی

با نور محمد و علی بودی++

همراه بیازده ولی بودی

چون خواست خدا که اصل جود آئی++

از غیب به عالم شهود آئی

آباد ز نور خود جهان سازی++

پیدا ز جمال خود نهان سازی

لاهوت عیان کنی بناسوتی(3)++

پرده فکنی ز روی لاهوتی(4)

نورافکن ارض و هم سما گردی++

محبوبه‏ی شاه لافتی گردی

در منطقه البروج مه باشی++

چون ماه شب چهارده باشی

باشی به نجوم خویشتن بدری++

بر سوره‏ی قدر لیله القدری

آورد ز صلب احمدت بیرون++

ای نور احد، تجلی بیچون

«فخرا» به ولادت تو دلشاد است++

داند که به حشر از غم آزاد است

چون چشم به دستگیریت دارد++

امید به لطف و میریت دارد

باشد که شفاعتش کنی فردا++

در نزد خدای خویش یا زهرا


1) صادر اول: پیامبر.

2) فاطر: آفریدگار.

3) ناسوت: عالم اجسام، عالم طبیعی و مادی، طبیعت و سرشت انسان.

4) لاهوت: عالم لاهوت علمی است که درباره‏ی عقاید متعلق به خدائی و خداشناسی بحث می‏کند، لاهوتی: عالم به علم لاهوت.