ای دختر پاک احمد مرسل++
وی اختر چرخ صادر اول(1)
زهرای بتول لؤلؤ لالا++
مشکوه عقول زهرهی زهرا
سر قدری تو ای قضا فرمان++
ممکن ز تو گشته عالم امکان
از مبداء غیب چون عیان گشتی++
از بهر معانیش بیان گشتی
یعنی که صفات حق عیان کردی++
بی گفته به فعل خود بیان کردی
چون نور خدای لایزالستی++
در ملک وجود بی مثالستی
در بیت کمال عصمه اللهی++
با خاکنشینی آسمان جاهی
ز آنرو که به ما سوی ولی هستی++
شایسته مرتضی علی هستی
جانی تو به جسم پاک پیغمبر++
ای قوت قلب و قالب حیدر
جانها به فدایت چونکه جانانی++
بخشندهی لؤلؤئی و مرجانی
یا فاطمه فاطر(2) السمواتی++
خود آیت حق و مام آیاتی
نور تو اگر نبود در آدم++
کی بود اثر ز آدم و عالم
جانبخش بجسم کائناستی++
ای سر حیات، خود حیاتستی
روزی که نبود عالم هستی++
با نور خدات بود پیوستی
با نور محمد و علی بودی++
همراه بیازده ولی بودی
چون خواست خدا که اصل جود آئی++
از غیب به عالم شهود آئی
آباد ز نور خود جهان سازی++
پیدا ز جمال خود نهان سازی
لاهوت عیان کنی بناسوتی(3)++
پرده فکنی ز روی لاهوتی(4)
نورافکن ارض و هم سما گردی++
محبوبهی شاه لافتی گردی
در منطقه البروج مه باشی++
چون ماه شب چهارده باشی
باشی به نجوم خویشتن بدری++
بر سورهی قدر لیله القدری
آورد ز صلب احمدت بیرون++
ای نور احد، تجلی بیچون
«فخرا» به ولادت تو دلشاد است++
داند که به حشر از غم آزاد است
چون چشم به دستگیریت دارد++
امید به لطف و میریت دارد
باشد که شفاعتش کنی فردا++
در نزد خدای خویش یا زهرا
1) صادر اول: پیامبر.
2) فاطر: آفریدگار.
3) ناسوت: عالم اجسام، عالم طبیعی و مادی، طبیعت و سرشت انسان.
4) لاهوت: عالم لاهوت علمی است که دربارهی عقاید متعلق به خدائی و خداشناسی بحث میکند، لاهوتی: عالم به علم لاهوت.