سیاستمدارانی که به زور و روشهای شیطانی تکیه دارند.
و به قدرتهای بزرگ وابستهاند.
و با حمایت و قدرت آنها در براندازی یا به دست گرفت حکومتی، قدرتی تلاش میکنند.
و یا در نظامیان کشوری نفوذ کرده با حرکت میلیتاریستی و زور سر نیزه میخواهند بر مردم حکومت کنند.
کاری به تودهها و عامل مردمی ندارند و اصولاً از آرمان و اهداف تکاملی انسان دوستانهای برخوردار نمیباشند.
میخواهند حاکم باشند و تودهها را با زور و پول و تزویر، تسلیم اهداف شیطانی خود سازند.
نه به مردم و سرنوشت جامعه میاندیشند.
و نه کاری با مردم دارند.
و همواره با قدرت مردمی در ستیزند و آیندهای جز شکست و رسوائی نخواهند داشت.
امّا در نهضتهای الهی، و قیامهای رهائیبخش پیامبران خدا، مردم مورد توجه قرار دارند، و سرنوشت و سعادت مردم اساس بعثت سفراء الهی است.
از این رو راه انبیاء و مصلحان متعهّد جوامع بشری از راه سیاستمداران خود فروخته و فرصتطلب جداست.
انبیاء الهی و دیگر قیامگران توحیدی، در مردم زیستند و با مردم حرکت کردند و قبل از هرگونه فعالیّتی به بیداری و آگاهی مردم همّت نمودند و با تلاشهای فراوان و پیگیر، عامل مردمی را بازسازی نموده، به صحنه سیاسی نهضتها کشاندند.
و آنگاه در تداوم حرکت تودهها با برخورداری از امدادهای الهی و قدرت مردمی و دیگر عوامل ضروری به پیروزی رسیدند و هرگونه تهاجمات دشمنان سوگند خورده را دفع نمودند.
حضرت موسی (ع) با مردم بود و در مردم زیست و با آگاه نمودن عامل مردمی، قیام علیه فرعون را سازمان داد و با دست مردم و امدادهای الهی، حکومت شیطانی فرعون را سرنگون و حکومت الهی را استقرار بخشید.
و آنگاه که همین مردم به رفاهزدگی و تنپروری و شهوتپرستی روی آوردند و از صحنه سیاسی کنار رفتند، دوباره سقوط کردند.
و دیگر انبیاء الهی نیز برای مردم مبعوث شدند و در مردم زندگی کردند و با دست مردم به اصلاح فرد و جامعه برخواستند.
رسول گرامی اسلام حدود 40 سال در میان مردم جاهلی زیست و وجدانهای خفته جاهلی را آرام آرام بیدار کرد و گروههای مقاومت و دفاع از محرومین را از مردم به جان آمده، تشکیل داد(1) و در برابر جبّاران و گردنکشان ایستاد و قدرت مردمی را با آگاهی و ایمان به صحنه سیاسی آورد و اسلام و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند.
عامل مردمی به رسول خدا گرائید و به او ایمان آورد.
و همراه او در شِعب ابیطالب آن درّه سوزان و مخوف محاصره شد.
و شاهد گرسنگیها و تشنگیها و مرگ عزیزان گردید.
و در جنگ و دفاع، در عملیّاتهای گوناگون در 94 حمله شرکت کرد و دست از یاری رسول خدا تا آخرین لحظههای حیات برنداشت که رهآورد آن پیروزی انقلاب اسلامی و دفع خطرات و تهاجمات دشمن بود.
امّا روزی که همین مردم در آتش فتنهها، راه گم کردند.
و غبار هوسها چشمشان را تیره و تار نمود.
و دنیازدگی و قدرتطلبی، بلای اعتراف و تفرقه را به ارمغان آورد.
سکوت کردند و دست از یاری اهلبیت برداشتند که فاطمه (علیهاالسلام) فرمودند:
لَیْتَ شِعْری اِلی اَیّ سِنادٍ اِسْتَنَدُوا؟ «ای کاش میدانستم به چه پناهگاهی تکه زدند؟»
وَ عَلی اَیّ عِمادٍ اِعْتَمَدُوا؟ «و کدام ستون را پشتیبان خود برگزیدند؟»
وَ بِاَیّةِ عُروَةٍ تَمَسّکُوا… وَ بِئسَ لِلظّالِمِینَ بَدَلاً. «و به کدامین ریسمان چنگ زدند… و چه بد انتخابی برای ظالمین مطرح شد».
در تداوم خط انبیاء الهی و اسلام، در ارزیابی پیروزی نهضتها و قیامهای الهی تا عصرمان، شاهدیم که همه جا عامل مردمی نقش کارسازی داشته است و هرگاه قدرت لا یزال الهی در شکل قدرت تودههای اجتماعی، به صحنه انقلاب کشانده شد پیروزی و سعادت به ارمغان آورد.
1) پیمان حَلْفُ الفُضُول.