وجه زهرا نفس کل شد در مثال++
معنی ذاتش نگنجد در خیال
بد ولی الله اعظم عقل کل++
هم بد او هادی عشق اندر سبل
منشا انوار بود آن نور پاک++
ذات او بیرون بد از این آب و خاک
حضرت انسیه ظرف نور بود++
در قبول فیض حق مجبور بود
حق به ذاته در ولی شد منجلی++
او قبول فیض کرد است از ولی
تا از او انوار بر عالم رسد++
نوری از او بر دل آدم رسد
چون همه اشیاء عالم زوج شد++
یک به پائین وان دگر بر اوج شد
این ولی گردید اناث و آن ذکور++
شد به عالم پخش، از این زوج نور
حضرتش ام الامامین است فرد++
زین سبب در جمله کونین است فرد
یازده آئینه از او نقش گیر++
هر یکی زیشان جهانی را امیر
تا ابد این نور ساطع باقی است++
چون که نور حق همه اشراقی است
فیض حق را نیست وقفه در ظهور++
منشا نور است تا دهر الدهور
فیض مطلق را چو مییابد سبب++
گشت زهرا معطی(2) این نور رب
1) برداشت و تفسیری است از مناقب منسوب به محییالدین ابن عربی.
2) معطی: عطا کننده و بخشنده.