حدیث 112
1 قل للمغیب تحت اطباق الثری++
ان کنت تسمع صرختی و ندائیا
2 صبت علی مصائب لو انها++
صبت علی الایام صرن لیالیا
3 قد کنت ذات حمی بظل محمد++
لا اخشی من ضیم و کان جمالیا
4 فالیوم اخشع للذلیل و اتقی++
ضیمی و ادفع ظالمی بردائیا
5 فاذا بکت قمریة فی لیلها++
شجنا علی غصن بکیت صباحیا
6 فلا جعلن الحزن بعدک مونسی++
و لا جعلن الدمع فیک و شاحیا
7 ماذا علی من شم تربة احمد++
ان لا یشم مدی الزمان غوالیا
1. بگو به آن که در زیر طبقات زمین پنهان است، آیا صدای ناله و فریاد مرا میشنوی.
2. مصیبتهایی بر من باریدن گرفته که اگر بر روزها میبارید، (روزها) شب میشد.
3. من در سایهی محمد در حمایت و حفاظت بسر میبردم و از هیچ دشمنی و کینهای نمیترسیدم و او جمال (و جلوهی) من بود.
4. امروز در برابر فرومایگان خاضعم و باک دارم به من تعدی شود که ظالم را با چادرم دفع میکنم.
5. اگر قمری، شب هنگام بر شاخهای بگرید، من صبحگاهان میگریم.
6. بعد از تو حزن و اندوه را مونس خود خواهم ساخت و اشک را اسلحه خود قرار خواهم داد.
7. چه باکی است بر کسی که خاک قبر احمد را بوییده در تمام زندگی هیچ عطری را نبوید.(1)
1) کتاب عوالم ج 11 ص 454 و مناقب. ج 1 ص 242.