نور حق فاطمه، از غیب خوش آمد بشهود++
مقدم اوست مبارک، قدم او مسعود
روز میلاد وی آغاز سعادتها بود++
سرو جان باد فدای قدم این مولود
روشنی بخش ازل تا به ابد در دو سراست++
که به تقوی است در این نشئه هم امکان خلود
یافت پیوند نبوت به ولایت از او++
شجر طیبه آن طاهرهی دوران بود
ما همه همچو گیاهان طفیلی و بود++
شجر طیبه در گلشن هستی مقصود
تا نگوئی ثمر خلقت انسانها چیست؟++
آدمی بهر عبادت شد و طاعت موجود
همچو زهرا دگری را نشناسد ایام++
محو حق گشته سراپا به قیام و به قعود
نیمه شب ناله ز محراب بر افلاک رسد++
این همان نالهی زهراست به یاد معبود
طاعتی کرد که افتاد ندایش در عرش++
دولتی داد خدایش که نگردد مفقود
هر که مسکین به در خانهی زهرا برود++
هم طریق کرم آموزد و هم معنی جود
غافل از حرمت زهرا که شود جز نااهل؟++
منکر معجز عیسی که بود غیر یهود؟
ای سرافرازترین دختر عالم که ترا++
نیست مانند به جود به عفاف و به سجود
من به مدح تو چگویم که چو خورشید فلک++
شوکتت هست پدیدار و مقامت مشهود
هر که را مهر تو در دل، بر ایزد مقبول++
وانکه را قهر تو حاصل ز در حق مطرود
جشن میلاد تو در خلد چو گیرد مریم++
نغمهی شوق در آن بزم برآرد داود
نیست نومید اگر نامهی ما گشت سیاه++
آبرو هست ترا پیش خداوند ودود
از فروغ رخ زهرا شده روشن اسلام++
نور حق بود که از غیب درآمد بشهود