جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روح رسول

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

ای مهین بانوی نه خانه‏ی خلاق قدم++

سر ناموس رسول مدنی خاتم

ای تو خاتون همه کشور ملک و ملکوت++

ای بانوی همه ملک عرب تا به عجم

تو اگر سلسله جنبان نشدی هیچ نبود++

کی به هستی ز عدم خانه کسی داشت قدم

ای تو آن دختر زیبا که به یکتائی تو++

مادر دهر نیاورد و نیارد به شکم

دختر اینگونه به صلب ازلیت نایاب++

نیست فرزند چنین دختر حق را به رحم

نه به پشت قدم این نقش و نه در بطن حدوث++

پس ازین نقش مجرد فلقد جف قلم

مطلع شمس جمال و افق ماه جلال++

مشرق سر وجود و فلک خلق و شیم

چادر عفتت از بافته‏ی نور خدا++

پرده‏ی عصمتت از اقمشه‏ی شهر قدم

بطن در بطن همه لامعه‏ی نور ازل++

صلب در صلب همه بارقه‏ی علم و کرم

مام در مام همه صاحب جاه و حشمت++

باب در باب همه قبله‏ی حاجات امم

دوده در دوده همه مظهر انوار خدای++

پشت در پشت همه مطلع الطاف و نعم

پدران تو همه یکه سواران وجود++

مادران تو همه صاحب اعزاز و حشم

پسران تو نیاکان همه کون و مکان++

ابن در ابن همه شمس ضحی بَدر ظلم

شمس از پرتو تو جلوه‏گر کون و مکان++

ماه از جلوه‏ی تو در سر چرخش پرچم

روحت از روح رسول و تنت از جوهر قدس++

در سراپای تو پا و سر احمد مدغم