جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روانشناسی مردم جاهلی

زمان مطالعه: 5 دقیقه

در تحلیل سیر ارتجاعی مردم پس از رسول خدا (ص)، و زنده شدن دوباره ارزش‏های جاهلی، و مطرح شدن ظلم‏ها و ستمکاری‏ها، و انزوا و سکوت و ناامیدی مردم، شناخت روحیّات مردم و روانشناسی اجتماعی تظاهر کنندگان به اسلام ضروری است.

باید دید چه کسانی در انقلاب اسلامی ضربه خورده‏اند؟

و حکومت و قدرت‏طلبی کدام جناح سیاسی به خطر افتاد؟

و علل و عوامل حسادت‏ها، کینه‏توزی‏ها، انتقام‏جوئی‏ها، کدامند؟

پس از ظهور اسلام و شکست دشمنان دین، و استقرار حکومت قرآن، حوادث مهمی در جامعه آن روز عربستان تحقّق یافته است:

حکومت مستبدّانه سران بنی‏امیه از بین رفت.

یهودیان منتظر فرصت، شکست خورده، تار و مار شدند.

برده‏داران بزرگ منافعشان در خطر جدّی قرار گرفت.

زمین‏های زمیخواران، مصادره و تقسیم گردید.

شجاعان و زورمندان عرب در برابر شجاعت و ایثارگری امام علی (ع) مغلوب گردیدند، به خاک افتادند. که خود فرمود.

اَنَا وَضَعْتُ فِی الصِّغَرِ بَکلاکِلِ الْعَرَبِ، وَ کَسَرْتُ نَواجِمَ قُروُنِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ «من در دوران نوجوانی بزرگان و شجاعات عرب را به خاک افکندم و شاخه‏های بلند درخت قبیله «رَبیعه» و «مُضَر» را در هم شکستم)(1)

و در نامه‏ای به معاویه نوشتند:

وَ قَدْ دَعَوتَ اِلَی الحَربِ… فَاَنَا أبُوحَسَنٍ قاتِلُ جَدِّکَ وَ أخِیکَ وَ خالِکَ شَدْخاً یَومَ بَدْرٍ وَ ذلِکَ السّیْفُ مَعی، وَ بِذلک الْقَلْبُ ألقی عَدوّی(2)

(در نامه‏ات مرا به جنگ دعوت کرده‏ای… من ابوالحسن درهم کوبنده جَدّ و برادر و دائی تو در روز جنگ بَدر می‏باشم، و همان شمشیر با من است و با همان قلب پرتوان با دشمن روبرو می‏گردم).

– سران قبائل ظالم و مستبّد، ذلیل و خوار شدند.

– خدایان دروغین آنان با دست علی (ع) شکسته و نابود گردیدند.

– فاسدان و هرزه‏گردها. شلّاق خوردند.

– قاتلان و متجاوزان به حریم جان و مال و ناموس مردم، اعدام شدند.

– در نتیجه، زمینه‏های عقده‏ها، حسادت‏ها، کینه‏توزی‏ها فراهم شد.

– آنها که منافعشان در خطر قرار گرفت.

– آنها که زمین‏های بزرگشان تقسیم شد.

– حَد خوردها و مجازات شدگان باند فساد و فحشاء.

– محروم ماندگان از رفاه و آسایش و لذّت‏جوئی‏ها.

– خانواده‏های کشته شدگان در جنگ.

– وابستگان و نزدیکان اعدامی‏ها.

(مانند عثمان که عموی واجِبُ القَتل او را از خانه‏اش بیرون کشیده و اعدام کردند).

– قدرت‏طلبانی که بر قبیله خود حاکمیت طاغوتی داشتند و هم‏اکنون دستشان کوتاه شد.

اینها و دیگر گروه‏های ناراضی و ضد انقلاب، منتظر فرست بودند تا انتقام بگیرند، و با بی‏صبری برای وفات رسول خدا دقیقه شماری می‏کردند با اینکه تلاش فراوان کردند تا عقده‏های دل را نگشایند امّا با مطرح شدن دوباره علی (ع) و حکومت اهل‏بیت (ع)، نتوانستند تحمل نمایند و در حضور پیامبر (ص) تهاجم را آغاز کردند که:

«احتیاجی به قلم و دوات و نوشتن وصیت‏نامه مجدّد نیست».

و شعار دادند «حَسْبُنا کِتابَ اللّه»(3)

هنوز جنازه پیامبر (ص) بر زمین مانده بود که با شتابزدگی، سقیفه آنچنانی را با رأی تعداد اندکی از طرفداران، سازماندهی کردند، و سپس با کودتای نظامی، همه عقده‏ها را گشودند.

آتش زدن خانه علی (ع) و فاطمه (علیهاالسلام)، نوعی عقده‏زدائی، انتقام‏گیری، و سیلی زدن حضرت زهرا (علیهاالسلام) نوعی محک سیاسی بود که می‏خواستند عکس‏العمل آن را بدانند.

دستی که از حکومت مستبدّانه بر قبیله‏اش. با ظهور اسلام و رهنمودهای پدر فاطمه (علیهاالسلام) کوتاه شد و منافعش سالها در خطر بود، هم‏اکنون سیلی بر صورت یگانه دخت پیامبر می‏نوازد و همه عقده‏ها را یکجا و رسوا تخلیه می‏کند.

انتقام‏جوئی و عقده‏زدائی را در همه حوادث پس از پیامبر می‏توان دید از یورش ابوسفیان تا فرمان تهاجم ابوبکر (به خانه علی (ع)).

از شبیخون خالد تا آتش زدن درب خانه فاطمه (علیهاالسلام).

از شمشیر منافق نفوذی تا توطئه یهودیان خیبر.

از جگر به دندان گرفتن هنده در اُحُد، تا تیرباران جنازه امام مجتبی به فرمان عائشه.

از اوّلین سیلی عمر، تا قتل و غارت کربلا.

از آغازین اهانت اهل سقیفه، تا آخرین اسارت‏ها.

همه جا دست پنهان انتقام شیطانی به چشم می‏خورد.

آنها که علی (ع) را نمی‏خواستند و برای علی (ع) رأی نمی‏دادند.

از اجرای قانون و شدّت عدالت او گریزان بودند.

از ویژگی‏ها و سلحشوری‏های علوی بیمناک و هراسان بودند.

از فضائل معنوی آن حضرت حسادت‏ها و در دل نهفته داشتند.

از پیشروی و مقاومت و شجاعت و دشمن ستیزی امام، عقده‏ها در دل نهفته، و بغض‏ها در گلو پنهان داشتند که در روز عاشورا در جواب امام

حسین (ع) که پرسید «ما چه گناهی مرکتب شدیم که ریختن خون ما را واجب می‏شمارید».

پاسخ دادند: بُغْضاً لِأبِیکَ (به خاطر کینه‏هائی که از پدرت علی (ع) در دل داریم).

حضرت زهرا (علیهاالسلام) در تحلیل حوادث ناگوار پس از رسول خدا (ص) و ارزیابی انواع تهاجمات و یورش‏ها به زیان امام علی (ع)، را کینه‏توزی‏ها و انتقام گرفتن و فرصت‏طلبی دشمنان اسلام در جمع زنان مهاجر و انصار مطرح می‏فرمایند(4)

وَ مَا الّذِی نَقِّمُوا مِنْ اَبِی‏الْحَسَن؟ نَقِمُوا مِنْهُ وَاللّهِ نَکِیرَ سَیْفِه، وَ قِلّةَ مبالاتِهِ بَحَتّفِهِ، وَ شِدّةَ وَطْاَتِهِ وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فی ذاتِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ.

(چه باعث شد که با کینه‏توزی از علی (علیه‏السلام) انتقام بگیرند؟ آری او را سرزنش کردند چون شمشیر علی در راه خدا، خویش و بیگانه و شجاع و ترسو نمی‏شناخت، و چون علی (ع) نسبت به مرگ بی‏اعتنا بود و نمی‏ترسید.

چون با دشمنان اسلام سخت مبارزه می‏کرد و فقط در راه خدا غضبناک می‏شد و این صفات منافقان رفاه‏زده را خوش نمی‏آید)(5)

و در مسجد، رو در روی، کینه‏توزان منافق فرمود.

ثُمّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلی رَیْثَ اَنْ تَسْکُنَ نَفْرَتُها «سپس آنقدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد».

وَ یَسْلَسَ قِیادُها «و کشیدن افسار آن سهل گردد».

ثُمّ اَخَذْتُم تُورُونَ وَقْدَتَها، وَ تُهَیّجُونَ جَمْرَتَها «پس آتش گیره‏ها را افروخته‏تر می‏کردید و دامن به آتش می‏زدید تا آتش را شعله‏ور کنید».

وَ تَسْتَجیبُونَ لِهِتافِ الشّیْطانِ الغَوِیّ «برای اجابت کردن بانگ شیطان گمراه آماده بودید».

وَ اِطْفاءِ اَنوارِ الدّینِ الْجَلِیّ «و برای خاموش نمودن انوار دین روشن خدا».

وَ اِخْمادِ سُنَنِ النّبِیّ الصّفِیّ «و افسرده کردن و ضعیف نمودن سُنن نبیّ برگزیده خدا».

تُسِرُّونَ حَسْواً فِی ارْتِغاءٍ «به بهانه کف گرفتن، شیر را زیر لب پنهان می‏خورید».

وَ تَمْشُونَ لِأهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِی الْخَمَرِ وَالضّرّاءِ «و برای خانواده و فرزندان او در پشت تپه‏ها و درختان کمین گرفته‏اید»(5)


1) نهج‏البلاغه المعجم المفهرس خطبه 192/ 115.

2) نهج‏البلاغه المعجم المفهرس نامه 10/ 7.

3) اهانت عُمر به پیامبر (ص) و ماجرای قلم و دوات که مانع آوردن و نوشتن وصیت پیامبر شد و شعار داد «حسبنا کتاب اللّه» و گفت: اِنّ النَبّی (ص) غَلَبَه الْوَجَعَ وَ عِنْدَنا کِتابَ اللّه حسبنا در منابع زیر آمده است1. صحیح بخاری ج 1 ص 22: بخاری متوفای 256 هجری2. صحیح بخاری ج 4 ص 85 و 121 بخاری متوفای 256 هجری3. زندگی حضرت محمّد (ص) ج 2 ص 690. محمد حسنین هیکل4. شرح نهج‏البلاغه ج 1 ص 182. ابن ابی‏الحدید متوفای 656 هجری5. الطبقات الکبری ج 2 ص 242: ابن سعد متوفای 230 هجری6. الایضاح ص 186. ط. بیروت: ابن شاذان7. مسند احمد ج 1 ص 90 و 22: احمد بن حنبل متوفای 241 هجری8. تاریخ ابن عساکر ج 6 ص 451: ابن عساکر شافعی متوفای 571 هجری9. السیرة الحلبیّة ج 3 ص 381: حلبی شافعی متوفای 1044 هجری10. صحیح بخاری ج 6 ص 11 و ج 7 ص 156 و ج 9 ص 13711. صحیح مسلم ج 5 ص 75 و ج 2 ص 11 و ج 11 ص 89: مسلم بن حجّاج متوفای 261 هجری12. مسند احمد ج 3 ص 343: احمد بن حنبل متوفای 241 هجری.

4) کینه‏توزیها نسبت به امام علی (ع)در سقیفه و ماجرای شگفت‏انگیز آن، برخی یادی از امام علی (ع) کردند و گفتند که اگر علی (ع) در سقیفه حاضر بود دو نفر بر او اختلاف نمی‏کردند- تاریخ یعقوبی ج 2 ص 132: احمد بن ابی‏یعقوب متوفای 292 هجری- شرح نهج‏البلاغه ج 65 ص 20: ابن ابی‏الحدید متوفای 656 هجریامّا قریش دل خوشی از امام علی (ع) نداشتند و او را قاتل عزیزان خود «در جنگهای سرنوشت‏ساز مسلمین با کفار و قریش) می‏دانستند و تلاش می‏کردند پس از پیامبر (ص) خلافت به علی (ع) منتقل نگردد و جمعی از روی حسادت و خود بزرگ بینی با امام مخالفت می‏کردند- شرح نهج‏البلاغه ج 13 ص 300: ابن ابی‏الحدید- تاریخ العرب والاسلام ص 89حضرت زهرا (علیهاالسلام) در تحلیل حوادث ناگوار و ارتداد و کینه‏توزیهای مردم فرمودوَلکِنّها أحْقادٌ بَدْرِیّةٌ، وَ تَراثٌ اُحُدِیّةٌ، کانَتْ عَلَیْها قُلُوبُ النِّفاقِ مُکتَمِنَةٌ لِامْکانِ الوَشاة، فَلمّا اِسْتَهْدَفَ الأمَرَ اُرْسِلَتْ عَلَیْنا شابِیبَ الاثار(این همه برخوردهای ناروا از کینه‏های جنگ بَدر و انتقام‏جوئی‏های جنگ اُحُد است که بر دل‏های منافقان پنهان شده و جرأت اظهار آن را نداشتند امّا روزی که حکومت را غصب و ما را منزوی نمودند، تمام کینه‏ها و حسادت‏ها را بر ما فروریختند)- بحارالانوار ج 43 ص 156- مناقب ج 2 ص 205: ابن شهر آشوب متوفای 588 هجریو عمر در نامه‏ای به معاویه نوشت: خلافت را در قریش استقرار بخشیدم و علی (ع) را کنار زدم تا انتقام جنگهای صدر اسلام و خون‏های ریخته شده به دست علی (ع) را بگیرم- بحارالانوار ج 8 ص 229- 233 کمپانی- فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی ص 557و در تداوم انتقام‏جوئی‏ها، عبداللّه، پسر عُمر به شام می‏رود و بوسه بر سر یزید می‏زند و می‏گوید الحمدللّه که خارجی را کشتی!!!- بحارالانوار ج 8 ص 229 کمپانی.

5) قسمت‏هائی از خطبه حضرت زهرا در جمع زنان مهاجر و انصار.