انقلاب یعنی تغییر و دگرگونی، حرکت و جهش به سوی اهداف تکاملی، زیر و رو شدن ارزشها، دگرگونی معیارها! و انجام اصلاحات ضروری و حیاتی در فرد و جامعه، از این رو در هر نهضت و انقلابی با:
– انجام اصلاحات ضروری.
– مبارزه با تبعیض و نابرابری.
– مجازات ستمگران و فاسدان.
– اصلاح و سازندگی بدکاران.
– اجرای عدالت اجتماعی.
– محاکمه و مجازات جنایتکاران.
– بازجوئی و کنترل سرمایهداران.
– بیرون کردن و طرد عوامل فساد.
– اعدام «مفسدین فی الارض» و متجاوزین به جان و مال و ناموس مردم.
– مبارزه با ارزشهای جاهلی و طاغوتی.
– جلوگیری از آزادیهای کاذب و بیبند و باریها.
دوستان و دشمنان فراوانی برای انقلاب و رهبران اصیل نهضتها پدید خواهند آمد و تداوم حرکت انقلاب را تهدید خواهند کرد، با پیشرفت روزافزون انقلاب اسلامی، دوستان و طرفداران صادق، هر روز دلگرم و امیدوار میگردند، و مشکلات و سختیها را بجان میخرند.
ولی در دشمنان، آتش نفاق و حسادت و کینهتوزیها، شعلهور میگردد و در فکر نقشههای شیطانی و پنهانی، روزگار میگذرانند.
هرگاه بتوانند، ضربه وارد میکنند، رو در روی انقلاب میایستند، تحریک میکنند تضعیف مینمایند.
یا با برخورد غیر مستقیم، دست از کارشکنیها برنمیدارند، با اعتصاب، کمکاری، مخالفت، جوسازی، پخش شایعات، جنگ روانی در نابودی نهضت میکوشند و اگر مزدوری اَبَرقدرتی، یا کشوری را بپذیرند. امکانات لازم شورشگریها، کودتاها را در اختیارشان میگذارند و به خیانت و پیمانشکنی رضایت میدهند.
و اگر امکانات یاد شده را نداشته باشند در برابر رشد و حرکت تکاملی نهضت، باز هم ناامید نمیشوند. روزشماری میکنند تا انتقام بگیرند، ضربهها را به خیال شیطانی خود جبران کنند.
دشمنان نهضت، کاری به حق و باطل ندارند، برای آنها فرق نمیکند که طاغوت حکومت کند یا پیامبر (ص)، چون مادّی و بیتفاوت و رفاهزده میباشند، با معیارهای مادّی، اقتصادی همه چیز را میخواهند تحلیل نمایند. نظامی را میپذیرند که آزاد باشند و هر چه میخواهند انجام دهند،
و تمام دزدیها و رابطهبازیها و رشوهخواریها و مفاسد اخلاقی آنان، برقرار باشد.
پس از انقلاب، چون محدود شدند ناراحتند.
و چون منافعشان در خطر جدی قرار گرفته است انواع عقدهها و کینهها را به دل میگیرند، دشمنان منتظر فرصت انقلاب:
– آتشهای زیر خاکسترند.
– آب زیر کاهند.
– مخالفین بالقوّه نهضتند.
گرچه ظاهراً مطرح نیستند، به چشم نمیآیند، و گاهی همراهی و همنوائی نیز دارند، امّا از آنها نباید غفلت کرد، و زمینه رشدشان را فراهم نمود.
در برابر انواع مخالفتها و دشمنان شکست خورده، اگر انقلاب هر روز به حرکت تکاملی خود تداوم بخشد، دندان طمع فرصتطلبان کنده خواهد شد.
امّا اگر تضعیف گردد، دچار مشکلات جدّی شود.
امیدوار میشوند.
به صحنه میآیند.
خود را عرصه میدارند.
و با هر روش و امکانات لازمی ضربه میزنند تا انتقام بگیرند.
پیامبر گرامی اسلام در این رابطه هشدار دادند:
اِنّی لا أخافُ عَلی أمتّی مُؤمِناً وَ لا مُشرِکاً، اَمّا الْمُؤمِنُ فَیْمَنعُهُ اللّهُ بِاِیمانِهِ، وَ اَمّا الْمُشرِکُ فَیَقْمَعُهُ اللّهُ بِشِرِکِه، وَلکِنّی أخافُ عَلَیْکُمْ کُلّ
مُنافِقِ الْجَنانِ عالِمُ اللّسانِ یَقُولُ ما تَعْرِفُونَ وَ یَفْعَلُ ما تُنْکِرُونَ.
(من بر امّت اسلام از مؤمن و مشرک نمیترسم، چرا که مؤمن ایمانش او را باز میدارد، و مشرک را خداوند به وسیله شرکش نابود میسازد، لکن از خطر منافق بر امّت خویش میهراسم، آنها که در دل نفاق پنهان دارند و در زبان، دانا و گویایند، سخنانی میگویند دلپسند ولی اعمالی دارند زشت و ناپسند)(1)
و امام علی (ع) در رابطه با دشمنان کینهجوی منافق فرمودند.
وَ اُحَذِّرُکُم اَهلَ النّفاقِ فاِنّهُم الضّالّونَ الْمُضِلّونَ، وَالزّالّونَ الْمُزّلُّونَ، یَتَلَوّنُونَ ألْواناً، وَ یَفْتَنّونَ اِفْتِناناً وَ یَعْمِدُونَکُم بِکُلّ عِمادٍ وَ یَرْصُدُونَکُمْ بِکُلّ مِرْصادٍ.
(شما را از منافقان برحذر میدارم، زیرا آنها گمراه و گمراه کنندهاند، خطاکار و عامل انحراف و خطاکاری دیگرانند، به رنگهای گوناگون بیرون میآیند و به قیافهها و زبانهای متفاوت خودنمائی میکنند، از هر وسیلهای برای فریفتن و درهم شکستن شما استفاده میکنند و در هر کمینگاهی منتظر ضربه زدن شما نشستهاند)(2)
1) نهجالبلاغه المعجم المفهرس نامه 27/ 17 و به کتاب اسناد و مدارک نهجالبلاغه نوشته مؤلف ص 215 مراجعه فرمائید که حدود 16 سند و مدرک برای این فراز از سخنان پیامبر (ص) نقل شد.
2) نهجالبلاغه المعجم المفهرس خطبه 194/ 4.