جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دفاع از جان امام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

پس از بردن امام به مسجد، در آن ازدحام جمعیت، عمر با شمشیر برهنه تهدید کرد که: اگر با ابوبکر بیعت نکنی گردنت را می‏زنم. در این هنگام حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به ابوبکر فرمود:

حدیث 71

قالت: یا ابابکر اترید ان ترملنی من زوجی؟

و الله لئن لم تکف عنه لانشرن شعری و لاشقن جیبی و لاتین قبر ابی

(ای ابوبکر! آیا می‏خواهی شوهرم را از دستم بگیری؟ (و مرا بیوه سازی؟) سوگند به خدا اگر دست از او برنداری، موی سرم را پریشان می‏کنم و گریبان چاک زده کنار قبر پدرم رسول خدا می‏روم)(1)

سپس دست امام حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت تا در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله با

نفرین و ناله تهدید خود را تحقق بخشد

امام علی علیه‏السلام به سلمان فرمود:

«سلمان فاطمه را دریاب، گوئی دو طرف مدینه را می‏نگرم که به لرزه درآمد، سوگند به خدا اگر فاطمه علیهاالسلام موی خود را پریشان کند و گریبان چاک نماید و در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله نفرین و ناله سر دهد، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی‏ماند، و زمین همه‏ی آنها را در کام مرگبار خود فرو می‏برد»

سلمان شتابان خدمت زهرا علیهاالسلام رسید و گفت:

(ای دختر محمد صلی الله علیه و آله! خداوند پدرت را مایه‏ی رحمت جهانیان قرار داده است، خواهش می‏کنم به خانه برگرد و نفرین در حق مردم نادان مکن.

حضرت زهرا علیهاالسلام پاسخ داد:

حدیث 72

فقالت: یا سلمان! یریدون قتل علی و ما علی علی صبر فدعنی حتی آتی قبر ابی فانشرن شعری، و اشق جیبی و اصیح الی ربی

(ای سلمان! آنها قصد جان علی علیه‏السلام را دارند، و من در شهادت علی علیه‏السلام نمی‏توانم صبر کنم، صبرم تمام شده، مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم، موهایم را پریشان نمایم، گریبان چاک دهم، و به درگاه خدا ناله سر دهم.)(2)

سلمان فارسی که فاطمه علیهاالسلام را برای ناله و نفرین مصمم یافت، گفت: امام علی علیه‏السلام مرا فرستاد و فرمود که به شما بگویم:

(فاطمه بخانه بازگردید و از ناله و نفرین خودداری کنید)

وقتی حضرت زهرا علیهاالسلام پیام امام را شنید فرمود:

حدیث 73

قالت: اذا ارجع و اصبر و اسمع له و اطیع

(حال (که شوهرم و امام من، فرمان داده که به خانه بازگردم،) می‏روم و صبر می‏کنم و سخن آن بزرگوار را می‏پذیرم و از او اطاعت می‏کنم.)(3)


1) کتاب عوالم ج 11 ص 211 و مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 188 و بحارالانوار ج 43 ص 47.

2) کتاب عوالم ج 11 ص 406 و اختصاص شیخ مفید ص 181.

3) کتاب عوالم ج 11 ص 211 و مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 118 و بحار ج 43 ص 47.