جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دعای زهرا و وصیت او

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام باقر (ع) فرمود: فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص)، پس از گذشت شصت روز از رحلت رسول خدا (ص) بیمار و بستری شد، و بیماریش شدید گردید، و دعای او در شِکْوه از ظالمان این بود:

یا حَیُّ یا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ اسْتَغِثُ فَاَغِثْنِی، اَللَّهُمَّ زَحْزِحْنِی عَنِ النَّارِ وَ اَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ وَ اَلْحِقْنِی بِاَبِی مُحَمَّدٌ (ص)

: «ای خدای زنده و توانا، پناه می‏آورم به رحمت تو، پس به من پناه بده و مرا از آتش دوزخ گردان و به بهشت وارد کن، و مرا به پدرم محمد (ص) ملحق فرما!».

امیر مؤمنان علی (ع) به او می‏فرمود: «خدا به تو عافیت می‏دهد و ترا زنده نگهدارد».

فاطمه (س) می‏فرمود: «ای ابوالحسن! بسیار نزدیک است که با خدایم ملاقات کنم».

و به علی (ع) وصیت کرد که بعد از من با «اَمامَه» (خواهرزاده‏ام) دختر ابوالعاص ازدواج کن، او دختر خواهرم زینب است و به فرزندان من مهربان می‏باشد.

و در رایت دیگر آمده: فاطمه (س) به علی (ع) گفت: من حاجتی به تو دارم.

علی (ع) فرمود: حاجتت برآورده است ای دختر رسول خدا (ص).

فاطمه (س) عرض کرد: تو را به خدا و به حقّ پدرم محمد رسول خدا (ص) سوگند می‏دهم که ابوبکر و عمر بر من نماز نخوانند، تو می‏دانی که من هیچ چیز را بر تو کتمان نکرده‏ام، رسول خدا (ص) به من فرمود:

یا فاطِمَةُ اِنَّکِ اَوَّلُ مَنْ یُلْحَقُ بِی مِنْ اَهْلِبَیْتِی فَکُنْتُ اُکْرِهُ اَنْ اَسُوَتکَ.

: «یا فاطمه! تو نخستین فرد از اهل‏بیتم هستی که به من ملحق می‏شوی و برای من ناگوار است که این خبر را به تو بدهم که ناراحت گردی».

امام باقر (ع) فرمود: وقتی که پنجاه شب از رحلت رسول خدا (ص) گذشت، بیماری حضرت زهرا (س) آغاز گردید، دریافت که این بیماری خبر از مرگ می‏دهد، از این رو به علی (ع) وصیت کرد تا به آن اقدام نماید، و از علی (ع) پیمان گرفت که حتماً به وصیّت عمل کند، امیر مؤمنان (ع) که سخت غمگین و ناراحت بود. تمام گفتار و وصیّت فاطمه (س) را به عهده گرفت که انجام دهد.

فاطمه (س) عرض کرد: «ای ابوالحسن! رسول خدا (ص) با من عهد کرد که من اوّلین نفر از خاندانش هستم که به او می‏پیوندم، و چاره‏ای جز این نیست، بر فرمان خدا صبر کن و در برابر مقدّارت الهی خشنود باش، مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار».

حضرت علی (ع) به وصیت فاطمه (س) عمل کرد.

ابن‏عباس می‏گوید: فاطمه (س) فرمود: رسول خدا (ص) را در خواب دیدم، و آنچه را که بعد از آن حضرت بر ما روا داشتند، به آن حضرت گفتم و شکایت نمودم.

رسول خدا (ص) به من فرمود: «برای شما خانه‏ی ابدی آخرت است که برای پرهیزکاران آماده شده است، و تو به زودی نزد ما می‏آئی!».