دمی ای صبا ز ره وفا، بگذر به خدمت مصطفی++
برسان به شه سخن از گدا، سر من به فاطمهات فدا
بگو ای خدیو سریر جان چو شدی روان تو ازین جهان++
چه کشیده فاطمه از خسان، چه ندیده از سخط و جفا
گهر تو ای شه لامکان، شده در ظلام الم نهان++
ز ره عنایت و امتحان، نزد او بشکوه دم از رضا
قمر سپهر وفا و دین، گهر شرافت ما و طین++
شرف هدایت عالمین، هدف (خلقت علی الهدی)(1)
لگد عدو ز قفای در، شکن چو فاطمه را کمر++
ز چه زیر نامده بر زبر، نشد این جهان کهن فنا؟
به خزان برآمده گلشنش، زده خون ز دل سوی دامنش++
شده سقط نسل محسنش، به نشان وقعهی کربلا
به بهار هجدهمین ز جان شده سیر و رفته ازین جهان++
ببر پدر شده میهمان، شده از لقای علی جدا
هله یا علی چه کشیدهای، به چه پایه ز غم که رسیدهای++
اثرات لطمه چو دیدهای، به عذرا سیده النسا
هله یا مهیمنه فاطمه تو به عرش حق شده قائمه++
تو و مهر تو همه لازمه، به لقاء رحمت کبریا
حسنین را چو تو مادری، به بهشت لطف خدا، دری++
به نساء سامیه سروری، شجری تو بر ثمر ولا
چو «حسن» دل از همه کندهام، به رجاء فاطمه زندهام++
به خدیو عاصمه بندهام به ولای فاطمه الصلا
1) تو از برای هدایت آفریده شدهای.