جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حدیث دل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بسکه دل بی ماه رویت در دل شبها گریست++

آسمان دیده‏ام زین غصه یک دریا گریست

باغبان عشق، در سوگت نه تنها ناله کرد++

ای گل پرپر به حالت بلبل شیدا گریست

بارالها بین دیوار و دری، آن شب چه شد؟++

کآسمان بر حال زار زهره‏ی زهرا گریست

گشت خون‏آلود چشم اختران آسمان++

بسکه زهرا تا سحر بر غربت مولا گریست

شد کویر تشنه سیراب ای فلک از بس علی++

داغ بر دل، لاله آسا، در دل صحرا گریست

تا نبینند اشک او را، تا سحر هر شب علی++

یا حدیث دل به چه گفت از غریبی، یا گریست

شیر میدان شجاعت بود و یک دنیای صبر++

من ندانم ای فلک با او چه کردی تا گریست

سوخت همچون شمع و از او غیر خاکستر نماند++

بسکه از داغ تو خورشید «جهان آرا» گریست