زمان مطالعه: < 1 دقیقه
بی یاد دوست عقدهی دل وا نمیشود++
وین کار جز به خلوت شبها نمیشود
دامان اشک را نگذارم ز دست دل++
کان صفحه جز به اشک مصفا نمیشود
با سینه سینه داغ شهید و غم اسیر++
دل جز به یاد دوست مداوا نمیشود
در شرع ماست گرچه تولا فروغ دین++
تفسیر دین به غیر تولا نمیشود
آن دل که مرده است، ز روح ولایشان++
با معجز مسیح هم احیا نمیشود
ما را گل از محبت زهرا سرشتهاند++
مهرش دگر جدا ز دل ما نمیشود
در جمع اولیا و رسولان خطیب عشق++
جز در ثنای فاطمه گویا نمیشود
گر مادر زمانه بسی دختر آورد++
یک از هزار مریم عذرا نمیشود
وز صد هزار مریم عذار به مرتبت++
دیگر یکی چو حضرت زهرا نمیشود