جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تحلیل ‏گران خرافاتی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

گروهی به جای ارزیابی صحیح حوادث تاریخی، و شناخت عوامل پدید آورنده، به باورهای خرافی و آراء جاهلی، روی آورده و می‏گویند:

«هر انقلابی، هر حرکتی روزی محکوم بشکست است»

و باور کردند که حرکت‏ها، نهضت‏ها، دوام نخواهد داشت.

حال علّت آن چیست؟

نمی‏دانند.

چرا و چگونه یک حرکت موفق سیر ارتجاعی می‏گیرد؟

نمی‏توانند تحلیل نمایند.

تنها بر باورهای جاهلی تکیه‏زده و به سراغ امثال و شواهد و قرائن دروغین می‏روند.

گاهی مثال فوّاره را می‏زنند که:

«فوّاره چه اوج گیرد سرنگون شود»

و باز هم نمی‏توانند علّت فشار آب و پیدایش فوّاره و قانون جاذبه و بازگشت آب به زمین را از نظر علمی درک کنند.

فکر می‏کنند: (چون فوّاره بالا می‏رود. سرنگون می‏شود، پس هر حرکتی، هر بالا رونده‏ای روزی سقوط خواهد کرد.)

و زمانی مثال پیمودن قلّه‏های بلند را به رخ می‏کشند و می‏گویند:

(هر سر بالائی سرازیری دارد) امّا کوهنوردی چه ارتباطی به حرکت معنوی توده‏ها در نهضت‏ها دارد؟ باز هم پاسخ درستی ندارند.

خوب، اگر قله‏ای را پیمودیم و پس از آن به قله‏های بزرگتری رسیدیم و همّت کردیم تا راه را، و حرکت تکاملی را تداوم بخشیم، باز هم سرازیری خواهیم داشت؟ و آیا حرکت معنوی انقلاب را حتما باید به پیمودن قله‏ها و کوهنوردی تشبیه نمود؟ شاهد و مثال و ضرب‏المثلی دیگری وجود ندارد؟

چیزی ندارند که بگویند.

جالب اینکه دست خونین و شیطانی استعمارگران، و قلم بدستان

مزدورشان را در پشت اینگونه تحلیل‏های خرافی، و استعماری، می‏نگریم که برای نگران کردن امت‏های انقلابی، و ناامید نمودن انقلابیون پیکارگر، اینگونه قلم می‏زنند.

شعر و ترانه می‏سرایند.

قصه و رمان می‏نویسند.

تاریخ را تعریف می‏کنند.

که ریشه‏های اصلی نهضت‏ها را بخشکانند و این باور را در دلها زنده نمایند که:

انقلاب نکنید.

دست به حرکت سازنده‏ای نزنید که:

هر انقلابی محکوم به شکست است.

دیدید که امت انقلابی رسول خدا (ص) بر ضد فرزندان او تهاجم کردند و نهضت‏های دنیا، یکی بعد از دیگری شکست خوردند، وابسته شدند.

پس بدون هرگونه زحمت و تحمل مشکلاتی، همچنان بوده بمانید، و وابستگی و ذلّت را به جان بخرید، و با سکوت و رضا و تسلیم و اطاعت، بخود و قدرتهای استعماری، زحمت ندهید که:

(انقلاب بچه‏های خود را می‏خورد).

و یا.

(سرانجام هر حرکتی به سیر ارتجاعی کشانده خواهد شد).

و بیچاره، خوانندگان و نویسندگان ساده و خوش‏باور، پس از مطالعه

سرنوشت نهضت‏های شکست خورده، و بررسی حوادث تلخ گذشته، تحت تأثیر القائات استعمارگران قرار گرفته می‏گویند.

راستی چرا انقلاب کنیم که بعد از مدتی شکست بخورد؟

چرا نهضتی را بپا کنیم که فوراً سرنگون شود؟

چرا انقلاب را با جان و خون خود آبیاری نمائیم که فرزندان خود را ببلعد؟

این گروه اگر سیاست‏های شیطانی استعمارگران را درک می‏کردند.

و حوادث و رویدادهای تاریخی را به درستی ارزیابی، می‏نمودند.

و قانون علیت را می‏شناختند که:

چیزی بدون علّت و سبب به وجود نمی‏آید.

و آنگاه به کشف علت‏ها، روی می‏آوردند و عوامل شکست را شناسائی می‏کردند.

اینگونه خرافاتی و جاهلانه قضاوت نمی‏کردند و به جبران و درمان ضعف‏ها می‏کوشیدند.