بس خبر از خلق عالم در خفا است++
که عیان در پیش چشم مصطفی است
اصل معنای نبی آگاهی است++
هرکه جزئی نیست زان کل واهی است
چون خبردار است کل از اصل کل++
میتواند گشت خاتم بر رسل
کل عالم درج در فرقان اوست++
وان زکیه پارهای از جان اوست
خاتمیت را شجر دان و آن شجر++
گشت از اولاد زهرا بارور
بود زهرا جزئی از کل رسول++
نیست آن شمس حقیقت را افول
نور این شمس و لا اشراقی است++
تا ابد آثار زهرا باقی است
خود عیان نور حقیقت بود او++
چونکه بر نورانیت افزود او
جزو و کل اینجا ز معنی دور بود++
چارده آئینه و یک نور بود
جان زهرا ظرف این انوار گشت++
عشق را او منشا آثار گشت
نقش بگرفت از ولی الله او++
کز رموز عشق بود آگاه او
عشق خود تنها نمای حق بود++
عصمت الله خود از او مشتق بود
گرچه او جزئی است از جسم رسول++
ام اب شد جان زهرای بتول
چون ولایت از نبوت اسبق است++
ام اب خوانند اگر او را حق است
1) برداشت و تفسیری از مناقب منسوب به محییالدین ابن عربی.