هنگامی که فاطمه (س) از دستور ابوبکر اطّلاع یافت نزد ابوبکر رفت و فرمود: «چرا مرا از ارثی که پدرم رسول خدا (ص) برایم گذاشته بازمیداری، و وکیل و نمایندهی مرا از فدک، خارج نمودهای؟! با اینکه رسول خدا (ص) آن را به فرمان خدا، ملک من نمود».
ابوبکر گفت: برای گفتههای خودت شاهد بیاور (که رسول خدا فدک را ملک
خاص تو نموده است).
فاطمه (س) رفت و اُمّاَیْمَنْ (از بانوان بسیار مورد احترام رسول خدا) را به عنوان شاهد نزد ابوبکر آورد.
اُمّاَیْمَن به ابوبکر گفت: گواهی نمیدهم مگر اینکه (در مورد اعتباری که دارم) به گفتهی رسول خدا (ص) در شأن من، به تو استدلال کنم، ترا به خدا سوگند میدهم آیا نمیدانی که رسول خدا (ص) فرمود: اِنَّ اُمّ اَیْمَنٍ اِمْرأةٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ «اُمّایمن، بانوئی است که البتّه از اهل بهشت است؟».
ابوبکر گفت: آری میدانم که پیامبر (ص) چنین فرمود.
اُمّایمن گفت: گواهی میدهم که خداوند به رسول خدا (ص) این آیه را وحی کرد:
وَ آتِ ذَالْقُرْبی حَقَّهُ «و حق نزدیکان را بپردازد» (اسراء- 26).
پیامبر (ص) پس از نزول این آیه، و فرمان خدا، فدک را به فاطمه (س) واگذار نمود.
سپس حضرت علی (ع) نزد ابوبکر آمد و عین این مطلب را گواهی داد. برای ابوبکر ثابت شد که فدک ملک شخصی فاطمه (س) است، بر همین اساس، نامهای (قبالهای) در مورد ردّ فدک به فاطمه (س) نوشت و به فاطمه (س) داد.
عمر بن خطاب وقتی که از جریان آگاه شد، با ابوبکر ملاقات کرد و گفت: این نامه چیست؟
ابوبکر گفت: فاطمه (س) ادعا کرد که فدک مال من است، و برای صدق ادّعای خود اُمّاَیْمَن و علی (ع) را به عنوان شاهد و گواه آورد، و من بر این اساس آن نامه را دربارهی ردّ فدک فاطمه (س) نوشتم و به او دادم.
عمر نزد فاطمه (س) رفت و آن نامه را گرفت و پاره پاره کرد و گفت: فدک فییء (ثروت بدست آمده بدون جنگ از دست کافران) است و مال همهی مسلمین میباشد. و «اوس بن حدثان» و «عایشه» و «حفصه» گواهی میدهند (یا به قول اوس بن حدثان، عایشه و حفصه گواهی دادند) که رسول خدا (ص) فرمود:
لِنَّا مَعاشِرَ الْاَنْبِیاء لا نورِثُ، ما تَرَکْناهُ صَدَقةٌ.
: «ما گروه پیامبران، ارث نمیگذاریم، آنچه را گذاشتهایم صدقه (برای عموم) است».
و در مورد شهود، علی (ع) شوهر فاطمه (س) است و به نفع خود گواهی را استوار کرده (پس قبول نیست) امّا اُمّاَیْمَن، بانوی درستکاری است، اگر شخص دیگری با او گواهی دهند، به آن توجّه میکنیم و نظر میدهیم!!
فاطمه (س) در حالی که سخت اندوهگین بود از نزد ابوبکر و عمر، دور شد.